تعداد صفحه : 47 Vista Compatibility - ویستا را در سیستم های عملکردی قدیمی تر نصب نکنید. - موقعیت ها را در جایی که ممکن است ویستا را در os قدیمی تر نصب کنید مشخص گردانید. - با استفاده از vista upgrade Advisor مشکلات در حال پیشرفت را مشخص کنید. - اگر vista upgrade Advisor می گوید که برنامه به روز شده در دسترس نیست وارد عمل شوید. - مشکلات برنامه نرم افزاری را با توجه به سایت وب شخص ثالث حل کنید. - برنامه های نرم افزاری xp که خوب کار کرده اما در ویستا قرار ندارند، مرور نکنید. این شیوه، تهاجمی تر از صفحه نصب مشابهی است که مایکروسافت به همراه service pack 2 به ویندوز xp اضافه کرده است. دقت کنید که نمی توانید داون لود و به روز کردن نصب را انتخاب کنید. توصیه مان این است که اگرچه کاملاً به مایکروسافت اعتماد دارید، در حال حاضر گزینه Ask Me Later را انتخاب کنید. سپس، می توانید با استفاده از برنامه جدید به روز کردن ویندوز Automatic Updates را انتخاب کنید. با توجه به آن رابط، می توانید گزینه های قدیمی تر را که شامل داون لود نه نصب اتوماتیکی می شود را به کار برید. 12. انتخاب دسته بندی زمان، تاریخ و زمان همان طور که در شکل 12. 2 نشان داده شده است اگرچه که به طور ویژه در مورد نصب صحیح زمان در اینجا دقت نکرده اید، در نهایت ویندوز ویستا (vista) به طور اتوماتیکی با زمان صحیح تطبیق دارد، چون برای مطابقت با سرور زمان اینترنت در بیرون باکس شکل گرفته است. همان طور که گفته شد، حداقل باید برای اطمینان از اینکه زمان به طور معقول برای اجتناب از مشکلات این پروسه، صحیح است، تلاش کنید. نصب زمانی را که نصب مؤثر کامل بوده و شما برای شروع حاضر هستید را اعلام می کند. 56. قبل از اینکه قفسه فایل های ویندوز ویستا نمایان شود
ارزیابی و پاسخ به خطرات موجود در حسابرسی یک صورت حساب مال1
تعداد صفحه : 10 ارزیابی و پاسخ به خطرات موجود در حسابرسی یک صورت حساب مالی راهنمایی و مشاوره برای استانداردهای حسابرسی که در تاریخ 15 دسامبر 2006 و بعد از آن تاثیر دارند . این متن دومین مقاله ای است که در مورد شرایط لازم برای مشاوره جدید از بخش استانداردهای حسابرسی (ASB) منتشر می شود . اولیم مقاله در مورد فرایند ارزیابی خطرات و کنترل های لازم در مورد مفهوم خطر اظهارات نادرست فرو توضیح و بحث داده شد . این مقاله در مورد چگونگی پاسخ حستبرس به احتمال اظهارات نادرست فرد در طراحی و انجام مراحل حسابرسی بحث و گفتگو می کند . در اینجا هشت نوع استاندارد فهرست شده است تا کمکی برای حستبرسان باشد و مراحل حسابرسی را طبق آن طراحی و اجرا کنند . ایم مقاله خطرات ارزیابی شده را مورد برسی قرار می دهد بنابراین پاسخ حستبرس به خطرات حستبرسی طراحی و سر پرستی و کنترل حسابرسی را آسان می کند . همان طور که استانداردهای جدید نشان می دهند . " حسابرسان باید احتمال خطر (و اشتباه ) حسابرسی را در نظر بگیرند و به طور کلی سطحی مادی باری صورت حساب های مالی تعیین کنند . " همچنین حسابرسان باید درکی استسی از شی ء و محیط آن که شامل کنترل درونی آن می باشد ، بدست آورده تا احتمال اظهارات نادرست را ارزیابی نماید . طراحی مراحل بعدی حسابرسی زمانی که احتمال خطر اظهارات نادرست برای صورت حساب های اصلی ، معامله ها مورد ارزیابی قرار گرفت و افشاء شد . حسابرس باید برنامه ای حسابرسی ایجاد نماید که در آن بتواند مراحل حسابرسی را مستند نماید . و زمانی که چنین کاری را انجام داد از وی انتظار می رود تا احتمال خطر حسابرسی را به سطح قابل توجهی کاهش می دهد . زمانی که حسابرس در حال ارزیابی خطرات احتمالی و طراحی و اجرای کنترل های درونی است ، وی با تمام پاسخ های کلی را تعیین کند به طوری که اظهارات نادرست را در صورت حساب های مالی در نظر گیرد و برنامه های حسابرسی پاسخگویی خطرات تعیین شده باشد . کاربرد
ارزیابی و پاسخ به خطرات موجود در حسابرسی یک صورت حساب مالی
تعداد صفحه : 10 ارزیابی و پاسخ به خطرات موجود در حسابرسی یک صورت حساب مالی راهنایی و مشاوره برای استانداردهای حسابرسی که در تاریخ 15 دسامبر 2006 و بعد از آن تأثیر دارند. این متن دومین مقاله ای است که در مورد شرایط لازم برای مشاوره جدید از بخش استانداردهای حسابرسی ( ASB ) منتشر می شود . اولین مقاله در مورد فرایند ارزیابی خطرات و کنترل های لازم در مورد مفهوم خطر اظهارات نادرست فرد توضیح و بحث داده شد . این مقاله در مورد چگونگی پاسخ حسابرسی به احتمال خطر اظهارات نادرست فرد در طراحی و انجام مراحل حسابرسی بحث و گفتگو می کند . در اینجا هشت نوع استاندارد فهرست شده است تا کمکی برای حسابرسان باشد و مراحل حسابرسی را ( طبق آن ) طراحی و اجرا کنند . این مقاله خطرات ارزیابی شده را مورد بررسی قرار می دهد بنابراین پاسخ حسابرس به خطرات حسابرسی طراحی و سرپرستی و کنترل حسابرسی را آسان می کند . همانطور که استانداردهای جدید نشان می دهند " حسابرسان باید احتمال خطر و اشتباه حسابرسی را در نظر بگیرند و به طور کلی سطحی مادی برای صورت حساب های مالی تعیین کنند " همچنین حسابرسان " نباید درکی اساسی از شء و محیط آن که شامل کنترل درونی آن می باشد ، بدست آورد تا احتمال خطر اظهارات نادرست را ارزیابی نماید " . طراحی مراحل بعدی حسابرسی زمانی که احتمال خطر اظهارات ناردست برای صورت های اصلی ، معامله ها مورد ارزیابی قرار گرفت و افشا شد ، حسابرس باید برنامه ی حسابرسی ای ایجاد نماید که در آن بنواند مراحل حسابرسی را مستند نماید و زمانیکه چنین کاری را انجام داد از وی انتظار می رود تا احتمال خطر حسابرسی را به سطح قابل توجهی کاهش دهد . زمانی که حسابرس در حال ارزیابی خطرات احتمالی وطراحی و اجرای کنترل های درونی است ، وی باید تمام پاسخ های کلی را تعیین کند به طوری که اظهارات نادرست را در صورت حساب های مالی در نظر گیرد و برنامه های حسابرسی پاسخگوی خطرات تعیین شده باشد . کاربرد یک برنامه حسابرسی استاندارد در
تعداد صفحه : 7 اعداد تاكسي :زماني كه رياضيدان انگليسي هاردي براي عيادت رياضيدان شهير هند رامانوجان به بيمارستان رفته بود به اين موضوع اشاره كرد كه شماره تاكسي كه به وسيله آن به بيمارستان آمده، عدد بي ربط و بي خاصيت 1729 بوده است . رامانوجان بلافاصله ضمن رد ادعاي هاردي به او يادآور شد كه اتفاقا 1729 بسيار جالب توجه است .خود ۱۷۲۹ عدد اول است.دو عدد ۱۷ و ۲۹ هر كدام عدد اول هستند.جمع چهار رقم تشكيل دهنده آن ميشود ۱۹ كه اول است.جمع دو عدد اوليه و دو عدد آخري ميشود ۸۱۱ كه باز هم عدد اول استدو عدد ابتدايي(سمت چپ) اگر جمع شوند؛عدد ۸۲۹ ميشود كه باز هم عدد اول است.دو عدد اوليه اگر از هم ديگر كسر شوند؛عدد ۶۷ ساخته ميشود كه باز هم عدد اول است. سه عدد سازنده آن عدد اول است(۱و۷و ۲).عدد اول؛عددي است كه فقط بر يك و خودش تقسيم ميشودبنحوي كه نتيجه تقسيمعددي كسري نباشد(خارج تقسيم نداشته باشد)جمع عددي اعداد تشكيل دهنده ۱۷۲۹ يا:۱+۷+۲+۹=۱۹ است؛عكس ۱۹ عدد ۹۱ است؛ اگر ۱۹*۹۱بشودنتيجه برابر ۱۷۲۹ ميشود.اين هم يكي ديگر از اختصاصات ۱۷۲۹ است كه در هر عددي ديده نميشود. عدد 1729 اولين عددي است كه مي توان آنرا به دو طريق به صورت حاصلجمع مكعبهاي دو عدد مثبت نوشت :12 به توان 3 به علاوه 1 به توان 3 و 10 به توان 3 به علاوه 9 به توان 3 هردو برابر1729 مي باشند .(اولين مطلب موجود در رابطه با اين خاصيت 1729 به كارهاي بسي رياضيدان فرانسوي قرن هفدهم باز مي گردد.) حال اگر كمي مانندرياضيدانها عمل كنيد بايد به دنبال كوچكترين عددي بگرديد كه به سه طريق مختلفحاصلجمع مكعبهاي دو عدد مثبت است اين عدد87539319 ...
تعداد صفحه : 76 امواج ضربه ای نرمال 1-5 مقدمه ضربه می تواند به عنوان یک پیش تراکم در یک میدان جریان مافوق صوت توصیف شود بطوریکه فرآیند جریان در امتداد جلویی منجر به تغییر ناگهانی در ویژگیهای سیال می شود.ضخامت ضربه ها همانند مسیر آزاد مولکولهای گاز در میدان جریان می باشد.برای درک فیزیکی تشکیل چنین موجهای ضربه ای ، سیلندری را که در یک جریان قرار گرفته است بررسی می کنیم همانند شکل 1-5 براساس تئوری کیتیک می دانیم جریان شامل تعداد زیادی از مولکولهای سیال در واحد حجم می باشد و انتقال جرم ، مومنتوم و انرژی از طریق حرکت این مولکولها صورت می گیرد.همچنین ، مولکولها سیگنالهایی را درباره ی حضور سیلندر در حوالی میدان جریان با سرعتی معادل سرعت صوت ، حمل می کنند.جریان ورودی مادون صوت ***** می باشد و مولکولهایی که بر ضد جریان از سیلندر دور میشوند ، قبل از رسیدن به سیلندر اطلاعاتی درباره ی وجود بدنه ، از طریق سیگنالهایی که با سرعت حرکت می کنند ، کسب می کنند.بنابراین ، مولکولها خود را به گونه ای به چرخش در می آورند تا در اطراف سیلندر به جریان در آیند ، همانند شکل 10-5 .اما زمانی که جریان ورودی مافوق صوت است ، مولکولها سریعتر از سیگنالها حرکت می کنند و هیچ امکانی وجود ندارد که قبل از رسیدن به سیلندر از وجود بدنه مطلع شوند.همچنین ، سیگنالهای منعکس شده از مواجهه ی سیلندر تمایل دارند تا در فاصله ی کمی از بدنه با هم یکی شوند.پیوستگی شان پیش تراکم ضخیمی را شکل می دهد که موج ضربه ای نامیده می شود.همانند شکل b 1-5.ضربه ی خلاف جریان ، جریانی است که هیچ اطلاعی راجع به حضور بدنه ندارد.خطوط جریان پشت ضربه ی نرمال سریعاً سدی را ایجاد می کنند ، زیرا جریان پس از یک ضربه ی نرمال ، مادون صوت است.گرچه تشکیل ضربه چنانچه که بالا توصیف شد برای موقعیت خاص می باشد ، اما مکانیزم توصیف شده
با توجه به اينكه اين پروژه در بارة كنترل تأسيسات مكانيكي و به صورت خاص كنترل تأسيسات HAC است پس لازم دانستيم كه نخست توضيحي دربارة اين سيستم ها بدهيم و سپس به نحوة كنترل اين سيستمها در فصول آينده بپردازيم.
هدف سيستمهاي سرمايشي و گرمايشي برآورده كردن نيازهاي گرمايشي و سرمايشي كاربران يك ساختمان است
6- اين سيستمها به تفصيل در همين فصل مورد بررسي قرار ميگيرد.
در انتهاي اين فصل نيز نحوة ارتباط اين سيستم ها با يكديگر توضيح داده ميشود.
سيستم سختيگيري از آب
سيكل مورد استفاده در تأسيسات سرمايشي و گرمايشي يك سيكل بسته است بدين معنا كه سيالي كه در اين سيستم وجود دارد، مورد مصرف قرار نميگيرد بلكه فقط نقش مبادله كنندةگرما و سرما را بر عهده دارد سيال مورد استفاده در اين سيستم آب است كه نقش تبادل كننده گرما و سرما را بر عهده دارد علت استفاده از سيكل بسته اين است تا با عملياتي كه بر روي آب انجام ميشود ميزان مواد رسوبي و اكسيژن آب را گرفته شود در نتيجه عمر دستگاهها افزايش يابد.
براي رسوب گيري از دستگاهي به نام سختيگير آب استفاده ميكنند.
اغلب رسوبي كه از آب تشكيل ميشود مادة است كه با استفاده از دستگاه سختيگير از آب زدوده ميشود آبي كه سختي گيري شده است فقط براي سيستمها جسته مورد استفاده قرار ميگيرد و مناسب براي مصرف در ساختمان نيست زيرا اولاً املاح آن از آب حذف شده است و ثانياً ديگر براي مصارفي مانند شستو شو مناسب نيست زيرا صابون در آب سختيگيري شده كف نمي كند.
اين دستگاه براي سختيگيري از مواد رزيني استفاده ميكند بدين شكل كه آب را از فيلترهاي رزيني عبور ميدهند و آب در عبور از فيلترهاي رزين سختي خود را از دست ميدهد و همچنين نهايت از شش سيلسي با دانهبندي هاي مختلف عبور ميدهند در عبور از شش سليس نيز از آب جدا ميگردد و بدين ترتيب سختي آب گرفته ميشود.
بعد از مدتي دستگاههاي سختي گير به علت رسوب هايي كه در روي فيلتر رزيني آن تشكيل شده است كارايي خود را دست ميدهد و براي رسوب زدايي از آن محلول آب نمك كه با فشار به فيلتر رزيني ميپاشند استفاده ميكنند كه البته اين كار با استفاده سيستم تزريق مواد شيميايي صورت ميپذيرد.
دستگاه دي ايرتور
همانطور كه در بخش پيشين توضيح داده شد سيكل تأسيسات يك سيكل بسته است و سيالي در آن استفاده ميشود آب است و همچنين دستگاههاي مورد استفاده در تأسيسات مكانيكي اغلب از آهن ساخته شدهاند.
براي جلوگيري از رنگزدگي و خوردگي دستگاه ها از آب بدون اكسيژن و گازكربنيك براي سيستمهاي تأسيسات استفاده ميكنند بدين معني كه توسط دستگاههاي دي ايوتور DE-AERATOR اكسيژن و گازكربنيك محلول در آب را جدا ميكنند و آب بدون اكسيژن و گاز كربنيك را به طرف دستگاههاي تأسيساتي ميفرستند.
خورندگي اكسيژن بر روي فلزات، اغلب به صورت موضعي با ايجاد حفره بر سطوح فلزي ديگ بخار حد فاصل فاز مايع و فاز بخار و خورندگي گاز كربنيك به صورت يكنواخت و تدريجي بر سطوح فلزي صورت ميپذيرد.
در زير بررسي يك نوع دي ايرتور از نوع حرارتي ميپردازيم:
در روش دي ايرشن حرارتي (Thermel Deaeration) بر اساس كاهش حلاليت اكسيژن و گازكربنيك با افزايش دماي آب استوار است و حذف گاز توسط يكي از مكانيزمهاي زير صورت ميپذيرد:
1- توليد حبابهاي گاز در آب و انتقال مكانيكي اين حبابها از فاز مايع به فاز بخار
2- ديفيوژه قسمتي از گاز محلول در آب به فاز بخار در سطوح مجاور اين دو فاز.
ايجاد حبابهاي گاز نسبت مستقيم با ضخامت قلم مايع و نيروي كششي سطحي مايع دارد. فاز بخار و فاز مايع بايستي داراي سطح تماس كافي باشند.
اندازهگيري مقدار گاز محلول در آب نشان داده است كه در اثر حرارت مقدار زيادي اكسيژن محلول (85 تا 95 درصد) به سهولت از فاز مايع جدا شده و حذف اكسيژن محلول باقيمانده با استفاده از پديدة ديفيوژن صورت ميپذيرد.
بخار آب در سيستمهاي دي ايرتور حرارتي داراي نقش حمايتي بوده و سبب انجام عمليات زير ميگردد:
1- انتقال اكسيژن جدا شده از فاز مايع
2- اختلاط آب و بخار آب
3- افزايش حرارت به بالاتر از نقطه جوش
نتيجه نهايي دي ايرش حرارتي، آب عاري از گازهاي انيدريد كربنيك و اكسيژن بوده و ميزان بخار آبي كه اكسيژن را به خارج از راكتور منتقل مينمايد 5/0 تا 2 درصد آب ورودي به دستگاه است .
استخراج با حلال يكي از قديميترين روشهاي جداسازي بوده و بدون شك تاريخ استفاده از آن به قبل از ميلاد برميگردد. علم استخراج با حلال در طي مدت زمان طولاني، توسعه يافته است و بيشترين پيشرفت در مورد حلالها و سيالهاي مورد استفاده در فرآيندهاي استخراج بوده است. روشهاي استخراجي نظير، سونيكيشن1، سوكسله2، استخراج با فاز جامد[1] و استخراج مايع-مايع[2] كه مدتها پيش ابداع شدهاند امروزه نيز به همان صورت قبلي جهت تهيه نمونه بكار ميروند. بعلاوه، روشهاي استخراج با حلالهاي مايع نظير سوكسله داراي محدوديتهاي مختلفي همچون آلودگي محيط زيست بدليل وجود حلالهاي دورريز، بازگيري ناقص نمونهها، وقت گير بودن فرآيند، مصرف زياد حلال و... هستند. بدينترتيب، محققان به فكر ابداع روش جديد استخراجي افتادند كه علاوه براينكه معايب فوق را نداشته باشد بلكه داراي مزاياي چندي نيز باشند. يكي ازاين روشها، استخراج با سيال فوق بحراني3(SFE) است كه مزيتهاي بسياري دارد كه از مهمترين آنها ميتوانيم به كاهش زمان استخراج و عدم آلودگي محيط زيست اشاره كرد.
فصل اول
استخراج با سيال فوق بحراني
1-1- تاريخچه
هوگارت1وهاني2 در سال 1879 خواص بي نظير سيال فوق بحراني اتانول و تتراكلريدكربن را توضيح دادند. آنها دريافتند كه حلاليتهاليدهاي فلزي دراين دو سيال خيلي بالاست. در سال 1906 بوخنر3 اعلام كرد كه حلاليت مواد آلي غيرفرار در دي اكسيد كربن فوق بحراني ده برابر مقداري است كه از مطالعات فشار بخار انتظار ميرفت. در سال 1958 زهوز4و همكارانش استخراج لانولين از پشمهاي روغني با CO2 فوق بحراني را گزارش كردند. نقطه شروع استفاده از سيالهاي فوق بحراني در فرآيندهاي صنعتي از كار زوسل5 در انيستيتوي ماكس پلانك در مطالعه زغال سنگ آغاز شد. امروزهاين سيالها كاربرد فراواني در اغلب صنايع پيدا كردهاند. بااين حال استفاده از SFE به عنوان يك تكنيك تجزيهاي تا دهه 1980 به تأخير افتاد. در سال 1976 استال6 و شيلز7 سيستم استخراجي ميكرو را به همراه كروماتوگرافي لايه نازك به كار بردند. ازاين سال به بعد SFE در حد تجزيهاي رشد سريعي كرد به طوري كه امروزهاين سيستم به صورت پيوسته يا ناپيوسته با سيستمهاي كروماتوگرافي گازي، كروماتوگرافي مايع با كارايي بالا و كروماتوگرافي با سيال فوق بحراني كاربرد وسيعي در آناليز انواع نمونهها پيدا كرده است بطوريكه در سالهاي 1990-1992 بيش از يكصد مقاله دراين زمينه ارائه شده است.
1-2- خصوصيات و مزاياي يك سيال فوق بحراني
هر مادهاي را كه در دما و فشاري بالاتر از دما و فشار بحراني اش قرار گيرد، سيال فوق بحراني گويند. شكل (1-1) نمودار فاز سادهاي است كه نقطه بحراني و ناحيه فوق بحراني را نشان ميدهد.
يك سيال فوق بحراني خصوصياتي مابين خصوصيات يك گاز و مايع را داراست. آنچه باعث شده تا سيال فوق بحراني براي استخراج مورد استفاده و توجه قرار گيرد خصوصيات فيزيكي آن است. همانطوريكه در جدول (1-1) مشاهده ميشود چگالي سيال فوق بحراني تقريباً هزار برابر چگالي حالت گازي ميباشد، بهمين دليل قدرت حل كنندگي سيال فوق بحراني بيشتر از گازها و مشابه مايعات است. از طرفي، سيال فوق بحراني داراي نفوذپذيري زيادتر و ويسكوزيته كمتر نسبت به حلالهاي مايع است، اين دو عامل انتقال جرم را كنترل ميكنند و باعث ميشود تا SFE خيلي سريع عمل كند.
قديمترين رشتة بيمه، رشتة بيمه باربري است در حالي كه بيمة آتش سوزي، به تدريج از سدة هفدهم تا نوزدهم شناخته شده است آتش سوزي بزرگ لندن در سال 1666 زماني به وقوع پيوست كه وسايل اطفاي حريق هنوز در مراحل ابتدايي بود و هيچگونه پوشش بيمة آتش سوزي درجامعه به چشم نمي خورد. نخستين ادارة آتش سوزي در انگلستان در سال 1680 تأسيس شد و متعاقب آن شركت هند اين هند[1] در سال 1696 و ادارة آتش سوزي سان[2] در سال 1710 پديد آمدند. سرانجام آتش سوزي بزرگ لندن باعث ايجاد شركت بيمة هامبرگرجنرال[3] شد كه اين شركت و شركت سان، دو شركت بيمهاي هستند كه هنوز وجود دارند و فعاليت مي كنند. در نتيجة وقوع انقلاب صنعتي در سدة هجدهم كه به پيدايش كارخانهها، انبارها، كشتيها، ماشين آلات و غيره انجاميد، شركتهاي بيمة آتش سوزي متعددي از جمله لويدز لندن تأسيس شدند.
آتش سوزي بزرگ لندن
درساعت 2 بامداد يكشنبه اول سپتامبر 1666 ميلادي، در معبر باريكي كنار رودخانه تايمز، حريقي رخ داد و قير و كنف و زغال سنگ انباشته در محل، آتش را گسترش داد. سهل انگاري در مهار آتش و خاموش نكردن بهنگام آن، سبب شد كه آتش لحظه به لحظه و با سرعت دامنه پيدا كند و هر چه را در مسيرش قرار دارد بسوزاند و با خاكستر يكسان كند. هنگامي كه آتش به پل بزرگ لندن ( تنها راه عبور مردم) رسيد، بندهاي پل ازهم گسست و الوارهاي نيم سوخته و مشتعل بناها به داخل رودخانه و روي پمپهاي دستي كه تنها وسيله براي خاموش كردن آتش محسوب مي شد ريخته شد و آنها را بي استفاده ساخت. بدين قرار، مردم ناگزير شدند كه با سطلهاي پر از آب كه دست به دست مي دادند به خاموش كردن آتش مبادرت ورزند. رفته رفته كه آتش گسترش مي يافت، اضطراب مردم هم بالا مي گرفت زيرا شعله هاي آتش، به شكل امواج وسيعي، ساختمانها را گروه گروه در بر مي گرفت و باد شديد خاوري نيز باعث مي شد كه قطعات مشتعل به مسافتهاي زياد پرتاب و هر لحظه بر دامنة حريق افزوده شود؛ آتش همچنان پيش مي تاخت و مردم وحشت زده را پس مي راند. جمعيت، مبهوت و مأيوس و متوحش، هر چه از اثاث خانه كه به دستشان مي رسيد و حمل كردني بود، بر مي داشتند و به كوچه ها و خيابانها و در نهايت به صحراها مي گريختند. رود تايمز، از قايقها و كرجيها انباشته بود كه با سرعت هر چه بيشتر، رفت و آمد مي كردند و مردم و بارهايشان را به محلهاي امن مي رساندند. هر چند كه اين مكانها هم چندان امن امن نبودند و گهگاه باراني از قطعات مشتعل برسرشان مي باريد و آتش، قايقها و سرنشينان آنها را به كام خود مي كشيد و به اعماق آبها فرو مي برد.
زنهاي آبستن چندي ديده شدند كه با دلهره و تشويش بسيار از فرزند درون خود دفاع مي كردند. بچه هاي قد و نيم قد، گريان و نالان، پدر و مادر خود را با فرياد مي زدند و آنها را در ميان سيل جمعيت متراكم و پريشان و شتابان جست و جو مي كردند. بسياري از مردم كه تواني برايشان نمانده بود و طاقت اين همه فشار و دلهره را نمي آوردند، در گوشه اي افتاده بودند و لگد كوب ديگران مي شدند و جان مي سپردند؛ حيوانات سرگردان نيز از ميان جمعيت راه فرار مي جستند؛ و گاوان تنومند در حالي كه گوساله هايشان وحشت زده و ضجه كنان در پشت مي آمدند، خود را به صف آدميان مي كوبيدند.
سرانجام، پس از سه شبانه روز، بارانهاي سيل آساي فصلي به داد مردم رسيدند؛ 4360 جريب زمين سوخته و 400 كوچه وخيابان لندن فرو ريخته بود؛ 13200 ساختمان، 92 كليسا، 52 انبار بزرگ كالا و تعداد زيادي بيمارستان، كتابخانه، بناهاي دولتي و چندين دروازه و پل با خاك يكسان شده بودند؛ خسارت وارده به پول آن زمان، از 11 ميليون ليرة انگليسي تجاوز كرده بود كه به پول امروزي، متجاوز از يك ميليارد ليره مي شود.
لندن ورشكسته، ماتم زده و تقريباً خالي از سكنه شده بود و كسي گمان نمي برد روزي دوباره سراز خاك به در كند. سه ماه و نيم بعد از اين فاجعه بزرگ، مردمي كه به لندن باز مي گشتند، ديگر آثاري از مركز حصار دار شهر باقي نمانده بود. زمين هنوز از تلهاي خاك و سنگ و آهن آلات پيچ تاب خورده و سرب مذاب سرد شده پوشيده بود و هنوز در اغلب زيرزمينها، شعله و دود چشمها را مي آزرد. پس از اين بلاي عظيم، اولياي امور و صاحبان سرمايه به انديشه گران متوسل شدند تا چاره جويي كنند بلكه از نظاير اين فاجعه در آينده جلوگيري شود يا دست كم خسارت و تلفات به حداقل ممكن برسد. نتيجة بررسيهاي چندين ساله اين شد كه چون دانش زمان قادر به پيش بيني، پيشگيري و مبارزه با آتش سوزي دامنه دار نيست، چارة منحصر به فرد، « تقسيم خسارتها» بين شمار هرچه بيشتر سازمانهاي اقتصادي، صاحبان سرمايه و مردم ذي نفع است تا آتش سوزي دست كم تحمل پذير شود و خسارتهاي وارده يكباره يك سازمان اقتصادي يا يك فرد را از ميان نبرد و پس از حريق باز بتوانند به كسب و كار گذشته ادامه دهند- بدين گونه بود كه بيمة آتش سوزي پا به عرصة وجود نهاد.
حريق چيست؟
حريق عبارت است از احتراق شديد مواد سوختني يا آتشي ناخواسته و از كنترل خارج شده كه معمولاً با سرعت نور، دود و حرارت زياد توأم است. احتراق عبارت است از تركيب يك مادة سوختني با اكسيژن دو حالت دارد: احتراق آرام ( مانند اكسيده شدن مس) و احتراق شديد ( كه با حرارت دود، نور همراه است).
افزايش جمعيت به ويژه در كشورهاي در حال توسعه كه به لحاظ منابع چوبي فقيرند و ازدياد تقاضا بار دامنه وسيعي از توليدات حاصل از فيبر ، فشار زيادي را بر منابع چوبي اعمال نموده . با توجه به مفهوم توسعه پايدار كه در آن هم حمايت از اكوسيستم و هم خواسته هاي در اين پروژه به ارائه فرآيندهاي توليد كاغذ از منابع فيبري كشاورزي پرداخته شده است . منابع فيبري كشاورزي از محصولات فيبري يا پس مانده هاي محصولات كشاورزي حاصل مي آيند . ذخيره عظيمي از مواد اوليه تجديد شونده كه در خمير سازي قابل استفاده اند ، وجود دارد . كه در سالهاي آتي بطور فزاينده اي مورد استفاده قرار خواهند گرفت .
فصل اول
مقدمه اي بر كاغذ
1 ـ 1 : مقدمه
كاغذ يك پاره اصلي تمدن بشر طي دو هزار سال گذشته بوده است و ارتباط بسيار نزديك ما با اين ماده سبب شده است تا آن را ماده اي با پيچيدگي خاص ندانيم . اما اين تصور از حقيقت به دور است . كاغذ از منابع گياهي تهيه مي شود ، لذا هم از نظر مورفولوژي و هم از نظر فيزيكي و شيميايي مادة پيچيده اي است . خود فرآيند توليد كاغذ يعني اساس فرآيند صاف سازي و تشكيل شبكه ضعيفي از نمود الياف تا حد زيادي پيچيده است . اين نمود شبيه كاغذ با وجود مقاومت كم آن ، بايستي به طور پيوسته از بخش هاي پرس و خشك كن ماشين كاغذ عبور كرده و با سرعتي كه در حال حاضر حدود 60 است . به صورت نوار ، پيچانده شود ؛ عملي كه در جريان آن نمود كاغذ تحت كشش قرار مي گيرد براي جلوگيري از پارگي هاي متوالي كاغذ و يكنواختي آن ، برخي از پيشرفته ترين فناوري هاي مهندسي كنترل مورد نياز است . در اين فصل بحثي كوتاه در زمينة كاغذ و انواع آن ، تاريخچه و كاربرد آن ارائه خواهد شد .
1 ـ 2 . تاريخچه
لزوم ثبت و انتقال افكار و عقايد و ارتباط با همنوع از ابتداي تاريخ ، انسان را وا داشت تا راهي براي آن پيدا كند . انسانهاي اوليه با الهام گيري از محيط پيرامون خود و با ابزار و وسايل موجود اين امكان را هر چند بصورت ابتدايي فراهم آوردند كه اولين نشانه هاي آن را مي توان در غارهاي لاسكو [1] ولتامير [2] مشاهده نمود . بعدها لوحه هاي گلي ، فلز ، سنگ ، پوست درختان ، پست حيوانات، استخوان و …. به عنوان موردي جهت نوشتن يا نقاشي كردن مورد استفاده قرار گرفت لوحه هاي گلي بدست آمده از تمدن بين النهرين ( ميان رودان ) حاكي از رواج اين ماده براي نوشتن در اين تمدن مي باشد . اولين كتابها در خاورميانه و بي الواح گلي نوشته و در مجاورت آفتات خشك شد . مهترين الواح اين دوره الواحي است كه مربوط به حماسه « گليگمش » است . اين الواح براحتي مي شكستند و تمام زحمت سازند گانش بر باد مي رفت . مصريان باستان 2000 الي 2500 سال قبل از ميلاد ، نوشتن روي كاغذ پاپيروس را آغاز كردند . پاپيروس نام گونه اي از ني شبيه خيزان است كه در كرانه رود نيل مي رويد . ني را بصورت تسمه مي آوردند و با كمك نشاسته به يكديگر مي چسباندند . اين روش Explicit.liber ناميده مي شود . كمبود پاپيروس در آسياي صغير شد . در حاليكه مردم هندوستان ، آسياي جنوب شرقي ، خاور دور به خاطر مسايل مذهبي از پوست استفاده نمي كردند . 105 سال قبل از ميلاد مسيح اولين كاغذ را Is’ai lum در چين ساخت . مود اوليه اين كاغذ را ضايعات كنف ، بامبو و شاهدانه تشكيل داده بود . اين كاغذ چون زياد به هم ماليده و سفت نبود براحتي پاره مي شد . كلمه كاغذ از نام چيني ها چندين سال نحوه ساخت كاغذ را در پرده نگه داشتند اما كم كم اين روش از چين به هندوستان و اروپا رسيد و از سمرقند و آسياي مركزي گذشت .
در اروپا ، كاغذ جايگزين پوستها گرديد . در سال 1450 با ابداع صنعت چاپ در آلمان ، تقاضا براي كاغذ و به دنبال آن نياز به منابع جديد ليگنو سلولزي افزايش يافت ، در حدود 105 سال بعد در بيشتر كشورهاي اروپايي و نيز مكزيك كارخانه هاي كاغذسازي با وسايل دستي ايجاد گرديد .
[1] ( Lascaux ) : نام غارهاي در جنوب غربي فرانسه ، كه بر ديوارهاي آن نقاشي هاي مربوط به دوره پاريند سنگي پيدا شده است .
[2] (Altamira ) : نام يك غار آهنگي در شمال اسپانيا است كه نخستين بار در سال 1879 نقاشي هاي مربوط به دور آن پاريند سنگي بر سقف و ديوارهاي آن كشف شد .
اصولاً پرتره به انواع عكس هايي گفته مي شود كه تصوير آن از تمام تنه، نيم تنه يا از صورت باشد. براي گرفتن پرتره با دوربين 35 ميلي متري مي توان عكس هايي با كيفيت عالي گرفت. مشروط بر آنكه تكنيك دقيق را رعايت كرد. بهترين نمونه از يك عكس پرتره بايد توانايي تحت الشعاع قرار دادن به بك گراند، مانند يك پرتره نقاشي را داشته باشد.
يكي از امتيازات استفاده از دوربين 35 ميلي متري در عكاسي به قرار زير است: معمولاً بيشتر مردم قادر به درك آثار سوژه بر روي لنز نمي باشند. اما به طور مثال؛ در لنز وايد انگل عملكرد به طريقي است كه در تصوير عليرغم نقش سوژه، بك گراند نيز رل مهمي را به عهده مي گيرد. زيرا رابطه اي عميق مابين سوژه و دوربين ايجاد مي شود. برعكس در لنز تله فتو، كليات سوژه از جزئيات پيرامون تفكيك مي گردد.
پرتره از آغاز اختراع عكاسي تاكنون تغييرات فراواني پيدا كرده است. اگر آلبوم پرترههاي قديمي را مطالعه كنيم خواهيم ديد كه نادار، هيل، تالبوت (پرترتيست هاي مشهور اوايل اختراع عكاسي) اكثراً مدل هاي خود را ايستاده و تمام قد يا حداقل نيم تنه عكاسي ميكردند. آنها مثال و نمونه هاي از كار خود به يادگار گذاشتند كه بسيار عالي و زيبا هستند و براي هميشه ارزش خود را حفظ خواهند كرد. جاي تأسف است كه اين سبك كار كم كم متروك شده است (تحت تأثير فيلم هاي سينما و چهره هاي درشت آن) البته نمي توان انكار كرد كه بعضي از چهره ها داراي جاذبه خاص و غيرقابل انكاري است و ارزش تجزيه و تحليل جزئيات رژآن را دارد. چنين صورت هايي براي عكاسي نمايي درشت، بسيار مناسب است. اما نمي توان ادعا كرد كه همه صورت ها داراي چنين وضعي است.
“تجزيه و تحليل خطوط چهره انسان و اعطاي قدرت نمايش تصويري صادق به آن، بيشك بالاترين هدف عكاسي و در ضمن مشكلترين وظيفه آن است. پرتره، از خالق خود مهارت فني فراوان و احساس عنري عميق مي طلبد؛ زيرا اين دو توانايي هايي است كه بدون آنها ايجاد يك تصوير موزون حقيقي و طبيعي غيرممكن است”[1].
اگر چه نور روز نرمش، ملايمت، عمق و برجستگي خوشايندي به چهره مي بخشد. اما خوب است بدانيم كه معايب و اشكالات زيادي نيز دارد: مثلاً متغير و ناپايدار است، به ميل و اراده عكاسي قابل كنترل نيست. اگر از نور روز مستقيم خورشيد، بدون امكانات ملايم كننده سايه ها استفاده شود تصاويري خشن ايجاد خواهد شد كه فقط براي بعضي از چهره ها مناسب است.
اين نور خشن، تنها در تصوير كساني كه در حال كار و حركت، به سرعت از آنها گرفته شده قابل تحمل و اغماض است. پرتره هايي كه در سايه گرفته مي شود داراي سايه روشن هاي لطيف و خوشايندي است و نور سايه براي مبتديان پرتره راحت ترين و مناسب ترين نور به شمار مي رود. عكاسان متخصص پرتره يا پرترتيست ها معمولاً استفاده از نور مصنوعي را ترجيح مي دهند.
1-2 نخستين واكنش ها نسبت به عكاسي چهره[2] :
از آنجا كه روش ساخت داگروتيپ در جلسه نوزدهم اوت عملاً معرفي نگرديد، قرار بر اين شد طي جلساتي در پاريس و لندن اين روش نسبتاً پيچيده به نمايش گذاشته شود. در هفدهم سپتامبر داگر شخصاً اين كار را در برابر جمعي از خبرگان اين فن در پاريس انجام داد و در لندن نيز يك فرانسوي به نام آنتوان كلوده كه تحت امتياز داگر در انگلستان داگروتيپ مي ساخت، روش كار را در گالري آدلايند تشريح كرد. در چهاردهم سپتامبر روزنامه تايمر نوشت كه توليد آزمايشگاهي داگروتيپ توسط آقاي سنت كروآ در خانه شماره7 پيكادلي انجام مي گيرد.
شماره اكتبر مجله اتحاديه هنر اعلام كرد كه آقاي كوپر هر هفته سه جلسه درباره روش جديد در پلي تكنيكون سخنراني مي كند. نشريه مزبور يادآور شد كه كشف جديد به طور روزافزون توجه هنرمندان و شيميدانان قاره اروپا را به خود جلب كرده است.
فرانسه و انگلستان ارتباط نزديكي با يكديگر داشتند و به همين جهت هر رويداد عكاسي در يكي از اين دو كشور، در كشور ديگر بازتاب مي يافت. گاه مقاله هاي واحدي در جرايد فرانسوي و انگليسي چاپ مي شد و عكس هاي مشابهي در هر دو كشور منتشر مي گشت. نمايشگاه ها در مقياس بين المللي بود و تا اوايل دهه 1850 و با پيدايش انجمن هاي عكاسي عضويت در بيش از يك انجمن متداول شده بود.
[1] - هادي شفائيه؛ فن و هنر عكاسي؛ 1؛ تهران: علمي و فرهنگي، 1372،183.
[2] - اسماعيل عباسي؛ فرهنگ عكاسي، تهران: سروش، 1383،43.
نقش سيستمهاي اطلاعاتي و تكنولوژي در مديريت زنجيره تامين
این متن شامل 16 صفحه می باشد
رويكرد جديدي كه در سالهاي اخير بر مديريت عمليات حاكم شده، رويكرد مديريت زنجيره تامين (SCM) است. زنجيره تامين شبكه اي از تسهيلات و مراكز توزيع است كه وظايف تهيه و تدارك مواد خام، تبديل آن به محصولات نهايي و واسطهاي و توزيع اين محصولات نهايي به مشتريان را انجام ميدهد. امروزه شركتها نيازمندند تا يكپارچگي منظمي را در تمام فرايندهاي توليدي- از ماده خام تا مصرف كننده نهايي – ايجاد كنند. مديريت زنجيره تامين به عنوان يك رويكرد يكپارچه براي مديريت مناسب جريان مواد و كالا، اطلاعات و جريان پولي، توانايي پاسخگويي به اين را داراست. و جايگاه اطلاعات و تكنولوژي براي موثر و كاراشدن فرآيندها در مديريت زنجيره تامين امري بديهي مي باشد. در اين مقاله سعي شده است نقش سيستمهاي اطلاعاتي در مديرت زنجيره تامين تشريح گردد.
واژههاي كليدي
مديريت زنجيره تامين – سيستمهاي اطلاعاتي – سيستمهاي اطلاعاتي بين سازماني – تجهيزات اطلاعات و تكنولوژي
مقدمه
سرعت جهاني شدن اقتصاد و همبستگي فعاليتهاي اقتصادي در دهههاي پاياني قرن بيستم، مرزهاي جغرافيايي را به سرعت بي رنگ نموده و ظهور شركتهاي بين المللي شاهدي بر اين مدعاست.ظهور اين شركتها به همراه خود روشهاي بسيار پيچيدهاي را در جستجو و خلق بازارها، روشهاي نوين مديريت در توليد و توزيع و كليه عمليات بازرگاني، ايجاد نموده است. عرصه رقابت چنان پيچيده شده كه شركتهاي بزرگ از ملتهاي متقاوت با يكديگر ادغام شده و براي دست يابي به مزيتهاي ويژه در سطح بينالمللي در كليه بخشهاي توليدي و خدمات، روشهاي نوين را به كار گرفته اند.
در اين مسير بكارگيري تكنولوژيهاي برتر در زمينههاي اطلاعات و ارتباطات نيز در افزايش سرعت اين تحولات سهم بسيار عمدهاي را داشته است شبكه جهاني اينترنت باعث شده كه در دوردست ترين نقاط بتوان به اطلاعات گستردهاي در زمينههاي مختلف دسترسي يافته و فرضيه دهكده جهاني، پايههاي خود را محكم كند. در چنين شرايطي به عنوان يك نتيجه گيري از تغييرات مذكور، سازمانها دريافتند بايد در مديريت شكبه همه كارخانجات و شركتهايي كه ورودي سازمان آنها را – بطور مستقيم و غير مستقيم – تامين مي كردند و همچنين شبكه شركتهاي مرتبط با تحويل و خدمات بعد از فروش محصول به مشتري، درگير شوند.
با چنين نگرشي رويكردهاي «زنجيره تامين» و مديريت زنجيره تامين پا به عرصه وجود نهادند.
برطبق اين نظريه زنجيره تامين در يك تعريف ساده، شامل تمام فعاليتهاي مورد نياز براي ارائه يك محصول به مشتري نهايي بوده و مديريت زنجيره تامين در واقع، مديريت اين فعاليتها در زنجيره تامين است.
مفاهيم مديريت زنجيره و تحليل آن: ] 4[
يك زنجيره تامين شامل همه تسهيلات (امكانات)، وظايف و كارها و فعاليتهايي ميشود كه در توليد و تحول يك كالا يا خدمت از تامين كنندگان (و تامين كنندگان آنها) تا مشتريان (مشتريان آنها) درگير هستند و شامل برنامهريزي و مديريت عرضه وتقاضا، تهيه مواد، توليد و برنامه زمانبندي محصول يا خدمت، انبار كردن، كنترل موجودي و توزيع، تحويل و خدمت به مشتري ميشود مديريت زنجيره تامين همه اين فعاليتها را طوري هماهنگ ميكند كه مشتريان بتوانند محصولاتي با كيفيت بالا و خدمات قابل اطمينان در حداقل هزينه به دست آوردند، مديريت زنجيره تامين ميتواند براي شركت مزيتي رقابتي ايجاد كند.
صنعتي شدن محور توسعه است. شايد بتوان گفت كه از انقلاب صنعتي انگليس به بعد، صنعتي شدن عميقترين تغيير منحصر به فرد در بافت اقتصادي و اجتماعي جوامع بوده است. رژيمهاي اروپاي شرقي و اتحاد شوروي با عزمي راسخ در معرض اين فرايند قرار گرفتند. ژاپن با سرعتي اعجاب انگيز و با پيامدهايي مهم براي اقتصاد جهاني، صنعتي شده است. بسياري از كشورهاي در حال توسعه با سرعتي بسيار در حال صنعتي شدن اند.
اينها رخدادهاي جدا افتاده نيستند. صنعتي شدن يك جامعه، پيامدهايي براي بسياري از جوامع ديگر دارد. ما فقط بايد به منشأ پوشاك، لوازم مصرفي بادوام، اجزاء قطعات اتومبيل نگاه كنيم، تا ماهيت پيچيده و پراكند ة توليد صنعتي را تشخيص دهيم. اين رشد صنعت در سراسر جهان ممكن است تصورات متضاد بسياري را ايجاد كند:
نگاهي گذار به چگونگي توزيع صنايع جهان، بي درنگ شكاف بين جهان توسعه يافته و جهان سوم را آشكار مي سازد. كشورهاي سرمايه داري توسعه يافته جمعيت جهان، بوجود آورنده 64 درصد از صنايع كارخانه اي جهانند و بيش از نيمي از نرژي جهان را مصرف مي كنند. جهان سوم، با نزديك به جمعيت جهان، فقط 14 درصد از كالاهاي صنعتي جهان را توليد و تنها انرژي جهان را مصرف مي كند.
(بانك جهاني[1]، 1990؛ يونيوز[2]، 1990)
برخي از نويسندگان، اين امر را به منزلة رابطه اي متقابلا سود بخش تلقي مي كردند. كه به موجب آن، كشورهاي مختلف در توليد آن كالاهايي كه در آن نستبا بهتر بودند، بكوشند.
v مصرف گرايي غرب
v نقش نيروي كار ارزان قيمت جهان سوم در توليد صادرات براي بازراهاي جهان اول
v شهرگرايي و رشد زاغه نشيني در بسياري از شهرهاي جهان سوم
v اشتغال همراه با شرايط بدكار
v بيكاري وبيكاري پنهان
v دسترسي نابرابر به تكنولوژي و دانش فن آوري
v آلودگي محيط زيست
اما هيچكس. با هر نظري در مورد صنعتي شدن و اثرات جانبي آن، نخواهد گفت كه صنعت با مطالعات توسعه غير مرتبط است. اين تحقيق به بررسي اهميت صنعتي شدن براي كشورهاي درحال توسعه امروز مي پردازد.
فصل اول
صنعتي شدن و توسعه
آيا توليد براي توسعه اهميت دارد؟
درست همانطور كه انقلاب انگليس و انقلابهاي بعدي ‘ براي اولين بار امكان پايان دادن به فقر و كمبودهاي مادي و رنج و درد آنها انسان را فراهم كرد”
(كي چينگ[3] ، 1982)، صنعتي شدن نيز اغلب مهترين وسيله توسعه جهان سوم تلقي شده است. اين نظر مورد بحثهاي بسيار داغي قرار گرفته است.
آيا صنعتي شدن لازم است؟
باورهاي بسيار قوي درموافقت و مخالفت با اي نظر كه صنعتي شدن پيش نياز توسعه اقتصادي است، وجود دارد. از يك طرف، صنعتي شدن در افزايش ظرفيتهاي توليدي و بهره وري نقش محوري دارد. اين فرايندها به طور كلي با رشد مقياس، تخصصي گرايي و مكانيزه شدن مرتبط مي شوند. بعضي از كشورهاي جهان سوم، مثل برزيل و ساير كشورهاي تازه صنعتي شده شرق و جنوب شرقي آسيا، باطي چنين مسيرهاي صنعتي شده اند. با اين وصف ، بعضي از افراد استدلال مي كنند كه اين الگوي براي اكثر كشورهاي جهان سوم قابل به كارگيري نيست و از آن نوع توسعه اقصادي كه تكنولوژي مقياس كوچك را در كشاورزي و صنعت، براي ايجاد اشتغال بيشتر مورد استفاده قرار مي دهد حمايت مي كنند.
معيارهاي براي ارزيابي صنعتي شدن:
ما براي بررسي اين كه آيا صنعتي شدن خوب است يا بد، به معيارهاي نياز داريم كه بتوانيم فرآيند و آثار صنعتي شدن را ارزيابي مي كنيم.
چنين معيارهايي را چگونه انتخاب مي كنيم، براي مثال، انتخاب رشد اقتصادي به مثابه يك معيار، تصوير متفاوتي را ارائه مي دهد.و تا انتخاب، مثلا، تأثيرات زيست محيطي. اما هيچ يك از اين معيارها نه تصوير كاملي به ما ارائه مي دهند و نه يك ارزيابي تماما مثبت و...
اسكوربيك اسيد يا ويتامين C با فرمول ملكولي بطور طبيعي در ميوه ها و سبزيجات وجود دارد.
با اينكه نام آن اسكوربيك اسيد است، ولي مولكول آن واجد گروه كربوكسيل آزاد نميباشد. اين تركيب لاكتوني است كه از اسيد آزاد، با از دست دادن آب بين گروه كربوكسيل روي يك اتم كربن و گروه كربوكسيل روي اتم كربن ديگر تشكيل شده است. لاكتونها خيلي شبيه به اسيدها عمل مي كنند و براي بسياري مقاصد مي توان آنها را اسيد به حساب آورد [1]. ويتامين c همانند اسيدها، مزه ترشي دارد. اسكوربيك اسيد فعال نوري بوده و راست گردان است. اسكوربيك اسيد يك ماده كاهنده خوبي است و به آساني اكسيد مي شود. اين ماده راحت تراز تمام ويتامينها توسط اكسايش از بين مي رود و در ميوه ها و مواد غذايي با سطح بريده شده ممكن است با قرارگرفتن در معرض هوا اكسيد گردد[1].
اكسايش اسكوربيك اسيد، توسط اكسيد كننده هايي كه در داخل بافتهاي مواد غذايي وجود دارند و در اثر بريدن، قطعه قطعه كردن يا خرد كردن آزاد مي گردند، كاتاليـز مي شود. ويتامين c عمدتاً در مواد غذايي يافت مي شود، ميوه ها معمولاً منابع خوبي مي باشند. مقدار اسكوربيك اسيد موجود در سبزيها، در دوران رشد در طول بهار و اوائل تابستان به حداكثر مي رسد. انبار كردن ميوه ها و سبزيجات ميزان اسكوربيك اسيد آنها را كاهش مي دهد [1]. نقش اسكوربيك اسيد در بدن بطور معين معلوم نشده ولي نشان داده شده كه براي تشكيل كولاژن يا پروتئين پيوندي بين سلولها ضروري مي باشد. سلولهاي بدن كه در تشكيل استخوان، مينا و عاج دندان شركت دارند، در غياب اسكوربيك اسيد فعاليت عادي خود را از دست مي دهند [1]. كمبود اسكوربيك اسيد در رژيم غذايي منجر به شرائطي معروف به اسكوربوت مي گردد كه با خونريزي زير پوست و ساير بافتها همراه است. مقدار اسكوربيك اسيد مورد نياز براي حفظ سلامتي، موضوع بسيار بحث انگيزي بوده است. معلوم شده است كه دريافتي 10mg در روز براي محافظت افراد بالغ در برابر علائم اسكوربوت كافي مي باشد لازم به ذكر است كه اين مقدار در دوران فعاليت و رشد به حدود 3 تا 4 برابر افزايش مي يابد [1]. توجه زيادي از محققين بدليل وجود اين تركيب در اكثر مواد دارويي، مواد غذايي و ضرورت حضور آن در رژيم غذايي انسان، به ابداع روشهاي جديد، آسان و دقيق براي اندازه گيري اسكوربيك اسيد معطوف شده است [3,4].
اين تمايل براي ابداع روشهاي مناسب، منجر به ايجاد روش هاي مختلف با دامنه كاربرد متفاوت براي اندازه گيري اسكوربيك اسيد شده است. تاكنون روشهاي مختلفي نظير فلورومتري [5]، كروماتوگرافي مايع با كارائي بالا [6] (HPLC)، پلاروگرافي [7]،آمپرومتري [8]، روشهاي آنزيمي [9] و روشهاي الكتروشيميايي [10] براي اندازه گيري اسكوربيك اسيد گزارش شده است.
برخي روشهاي ولتا متري با استفاده از الكترودهاي متداول [11] الكترودهاي صفحه اي ميكرو [12] و الكترود نواري ميكرو [13] براي اندازه گيري اسكوربيك اسيد گزارش شده اند. عيب اين روشها عدم تكرار پذيري پاسخ هاي الكتروشيميايي مي باشد، كه علت اين امر، آلودگي سطح الكترود توسط محصولات اكسايش آن مي باشد. از طرف ديگر اسكوربيك اسيد معمولاً در محيطهاي پيچيده وجود دارد كه با توجه به اين مسائل، اكسايش كاتاليزي و انتخابي آن، مي تواند بهبود قابل توجهي در اندازه گيري ولتامتري آن ايجاد نمايد. علت اين بهبود را مي توان به جلوگيري از آلودگي سطح الكترود و حذف دخالت تركيبات مزاحم موجود در نمونه نسبت داد [14 – 16].
در اين پاياننامه سعي شده است تا از الكترود خمير كربن اصلاح شده با فروسن و فروسن كربوكسيليك اسيد، براي اندازه گيري ولتامتري اسكوربيك اسيد موجود در محيطهاي پيچيدة آب ميوه ها و فرآورده هاي داروئي استفاده شود.
با عنايت به الكتروكاتاليزاكسايش اسكوربيك اسيد توسط اصلاحگرهاي فروسني موجود در پيكرة خمير كربن، از شدت جريان الكتروكاتاليزي براي اين كار استفاده شده است كه اندازه گيري اسكوربيك اسيد در فراوره هاي داروئي و آب ميوه ها بدون هيچ گونه كارهاي مقدماتي يا رقيق سازي صورت گرفته است.
جامعه بشري با گذر از قرن بيستم و ورود به هزاره سوم ميلادي، بخش مهمياز تاريخ دگرگونيهاي خود را پشت سر گذاشت كه اين دگرگونيها پيش درآمد تغييرات بسيار شگرف و گستردهاي در حوزههاي مختلف حيات بشري در قرن جديد خواهد بود.
از جمله ويژگيهاي نيمه دوم قرن بيستم پديده بينالمللي شدن امور و همچنين توسعه همكاريهاي بينالمللي بين دولت ها و ملتها بوده است كه در نتيجه تعداد سازمانهاي غيردولتي در سطوح ملي، محلي و بينالمللي به شدت روبه افزايش گذاشت و در عرصههاي مختلف اداره امور جوامع، نقشهاي درخور توجهي را برعهده گرفتند كه در اين راستا تكوين و تعامل نظريههاي علميو تجارب عملي بشر در حوزههاي دمكراسي و بوروكراسي نيز شرايط مذكور را تسهيل و پشتيباني نمود.
در اين جهت پژوهش حاضر تلاش دارد تا از طريق اثبات تعيين كننده سازمانها تشكلهاي غيردولتي بر تحول سازمانهاي دولتي الگويي جامع براي طراحي و اجراي فرايندهاي تحول سازماني در بخش دولتي با تأكيد بر ايجاد و تقويت سازمانها و تشكلهاي غيردولتي ارائه نمايد .
در اين فصل كليات پژوهش در قالب 9 عنوان به شرح صفحات بعد مورد بررسي قرار ميگيرد.
فصل اول
كليات
1- 1- تعريف مسأله
بررسي ادبيات موضوع تحول اداري و الگوهاي ارائه شده توسط صاحبنظران در اين خصوص و همچنين تجارب عملي انجام شده در ايران نشانگر آن است كه اكثر الگوهاي ارائه شده داراي رويكردي درون سازماني بوده و معطوف به مداخله و تغيير در مؤلفههايي نظير ساختار تشكيلاتي، نيروي انساني و روشها و سيستمهاي سازماني ميباشد. به عبارت ديگر در ارائه مدلها و الگوهاي تحول اداري در نظام بوروكراسي دولت، فرض نظريه پردازان براين قرارگرفته است كه با ايجاد تغييرات شكلي و ماهوي در اجزاء تشكيل دهنده يك سازمان ميتوان به تحول اساسي و دلخواه دست پيدا كرد، در حاليكه در جوامع دمكراتيك و مردم سالار امروزي كه مخاطبان و خدمتگيرندگان هر يك از بخشهاي بوروكراسي دولت در قالب تشكلها و نهادهاي غيردولتي سازمان يافته ميباشند و ميتوانند تأثيرات شگرفي را برساختار و رفتار بوروكراسي دولت بر جاي گذارند ، نميتوان از اين عامل مهم و تأثيرگذار غافل مانده و از قدرت و انرژي تحول زايي آن استفاده نكرد و يا آن را به عنوان يك تهديد محسوب نمود، بلكه ميتوان با رويكردي برون سازماني و از طريق ايجاد و تقويت نهادهاي غيردولتي در كنار بخش دولتي و افزايش قدرت چانهزني و ايجاد سازو كارهاي منطقي و قانوني براي مطالبات جمعي، عملاً فرآيند تحول اداري را در دستگاهها دولتي كوتاه و واقع بنياد نمود و هزينههاي آن را كاهش داد.
تئوريها و الگوهايي كه تا كنون در اين حوزه مطرح شده است توجه لازم را به تأثير سازمانهاي غيردولتي بر ايجاد تحول در سازمانهاي دولتي نداشته است. به عنوان نمونه كيت اسنيولي و يوديساي[1] (k.snavely & u.desay, 2001) در نظريه خود تحت عنوان تعاملات بين سازمانهاي غيردولتي با دولتهاي محلي صرفاً بر هماهنگي و اشتراك مساعي بين اين دو تأكيد داشتهاند، يا رونالدبورك[2] (R.Burke, 1998) در بحث كوچك سازي و تجديد ساختار سازمانها صرفاً بر عوامل مؤثر دروني اكتفا نموده است. همچنين بوكارت و پوليت[3] (Bouckaret & pollit, 2000) در مدل پيشنهادي خود براي تحول مديريت دولتي صرفاً بر تأثير احزاب و متغييرهاي كلان اقتصادي و اجتماعي تأكيد نمودهاند.
در تجارب عملي براي ايجاد انقلاب اداري در شرايط ايران و نظريه پردازيهاي صورت گرفته براي آن نيز، از اين مهم غفلت شده است . بهعنوان مثال در بخش كشاورزي عليرغم وجود يك
در روند پرشتاب توسعة اقتصادي، توجه به بهبود در مؤسسات توليدي و اقتصادي رو به فزوني است و هر تشكلي كه خواهان ادامة حيات و حضور در عرصههاي رقابتي باشد ناگزير از برنامهريزي براي بهبود مستمر بهرهوري است. به تبع اين امر، درك صحيح نيازها، استقرار و ايجاد سيستمها و استفاده بهينه مداوم از آنها، سه گام اصلي در تحقق اوليه بهبود بهرهبرداري بهينه و استفاده صحيح از امكانات و تواناييهاي موجود است.
رسالت خطير مديريت به عنوان در اختيار دارندة اصلي منابع، به اجرا درآوردن مراحل علمي بهبود است. در قدم اوليه آموزش مفاهيم علمي و كارشناسي متناسب با نيازها به طور يكپارچه به عنوان اصل اول و مهم اين برنامهريزي تلقي ميشود و در حقيقت ميتوان آن را به عنوان حلقة مفقودهاي در نظر گرفت كه نقشي كليدي ايفا ميكند و از عمدهترين ابزارهاي مورد نياز براي هدايت امر بهبود بهرهوري در مجاري صحيح است.
علي الاصول وظيفه سخت سازگار كردن شرايط مجموعه كاري با امكانات و محدوديتهاي دروني و بيروني به عهده مديريت است و او بايد خواهان دستيابي به بهترين شكل بهرهبرداري از منابع و كنترل مصرف باشد. بنابراين فراگيري صحيح مفاهيم بهرهوري و تكميل سطح آن ميتواند به توسعة بينش و دانش مديران حال و آينده ياري رساند و با تجديد قواي ذهني، خوني تازه در رگهاي مجموعه جاري سازد. طبق بررسيهاي به عمل آمده 75 درصد راهحلها در به كارگيري هر يك از عوامل: سرمايه، كار، مواد اوليه و فنآوري به مديريت برميگردد؛ چرا كه اگر به طور مديريت براي استقرار استاندارد توجيه شده و بينش داشته باشد. 85 درصد كار انجام گرفته است. [1]
آگاهي و بينش مديراين در سطوح مختلف به كمك آموزش فراگير و منسجم مفاهيم بهرهوري بطور جامع ارتقاء مييابد و به تبع آن، شفافيت ذهنيت ها حاصل مي شود. فنون جديد و طرحهاي نو، بهبود بهرهوري، كيفيت و … نميتوانند بدون اطلاعات نوين تداومي مستمر داشته باشند.
2-1 بيان ضرورت تحقيق:
هر شركت براي حركت در جهت بهبود بهرهوري و كيفيت، ناگزير بايد به اقداماتي اساسي دست زند. يكي از اين اقدامام پنج اس ميباشد، يعني فعالتيهايي كه هدف از آنها مرتب كردن، پاكيزه ساختن و سامان دادن محل كار و ايجاد و حفظ شرايط استاندارد و انضباط لازم براي انجام بهينة كارهاست.
نام پنجاس از اولين حروف واژههاي ژاپني سازمانهاي (سئي ري Sein) نظم و ترتيب (سئي تون Seiton)، پاكيزه سازي (سئي سو Seiso)، استاندارد سازي (سئي كتسو Seiketsu) و انضباط (شيتسوكه Shitsuke) گرفته شده است. به كارگيري اين پنجاس در تمامي سطوح شركت ميتواند نتايجي بسيار چشمگير به همراه داشته باشد كه از آن جمله ميتوان به پيشگيري از حوادث، كاهش ميزان وقفة كاري، تقويت كنترل عملي فرآيندها و ايجاد جوي سالمتر در محيط كار اشاره نمود.
نكته قابل ذكر اين است كه مي توان روشهايي چون سيستم پيشنهادات (SS) ، داوير كنترل كيفيت (QCC ، مديريت كيفيت جامع (TQM) را از جمله روشهاي ارتقا دهنده بهرهوري به شمار آورد.[2] تجربه نشان داده است كه به منظور اجراي موفق روشهاي مذكور بهتراست ابتدا روش پنجاس اجرا شود.
لازم به توضيح است كه به منظور اجراي صحيح روش پنجاس مشاركت تمام كاركنان لازم است و ميتوان گفت فعاليت پنجاس بين مديران و كاركنان مشترك است.
نمودار (1-1) رابطة بين رويكردهاي مديريت نوين و سيستم 5S (منبع، همان).
3-1 موضوع تحقيق
در ادبيات اقتصادي مطالب فراواني در خصوص ارتباط رشد بهره وري با رشد 2 اقتصادي عنوان شده است. در بسياري از اين موارد تأكيد ميگردد كه رشد اقتصادي به زودي كند خواهد شد مگر اينكه بار شد بهرهوري همراه باشد و همچنين توجه داده شده است كه تداوم رشد بهرهوري نيز بدون اتخاذ سياستهايي مناسب امكانپذير نخواهد بود. از اين رو سياستگذاران و برنامهريزان اقتصادي در تدوين برنامه هاي رشد اقتصادي به امر ارتقاي بهرهوري توجه خاصي مبذول ميدارند.
در برنامههاي اول و دوم توسعة اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران همواره از بخش صنعت به عنوان محور توسعه نام برده شده و رشد آن به عنوان هدف اصلي برنامه مورد توجه قرار گرفته است. مطابق آمار و اطلاعات موجود در كشور، متوسط رشد سالانه شاخص بهرهوري نيروي كار در بخش صنعت و طي دوره 76-1365، برابر با 1/1 درصد بوده است.[3]اين رشد در مقايسه با بسياري از كشورهاي كه كم و بيش دارا
[1] نشريه تخصصي مديريت بهرهوري.
[2]Suggextion System (SS) Quality control circles (QCC) Total Quality Management (TQM)Total prevent & Maintainance (TPM) just in Time (JIT).
[3] گزارشات موجود در سازمان مديريت و برنامهريزي، دفتر اقتصاد كلان.
مبانی و اهمیت گرمادهی مادون قرمز در 16 صفحه word قابل ویرایش با فرمت doc
مقدمه :
مبانی ترمومتری مادون قرمز
فرآیند انتخاب (گزینش): شروع كردن
مقدمه :
در دنیای فرآوری مواد ، حرارت ودما ، پارامترهای مهمی هستند چه مواد فولاد ، شیشه ، وسایل الكترونیكی ، مقوا ، غذای منجمد ، تایر و یا كاغذ باشند ، در مرحله ای از فرآیند تولید ، حرارت داده می شوند یا از آنها گرفته می شود .كنترل این فرآیند حرارت دهی و دمای ماده ، برروی كیفیت محصول ، مصرف انرژی ، محصول نهایی مخارج عملیات وبهره وری تأثیر می گذارند .
كنترل نكردن دما ، اغلب قربانی كردن یكی از عوامل فرآیند تولید را باعث می شود . متعاقباً ، كنترل كردن دما ، و این عوامل فرآیندی برای حداكثر كردن اجرای هر گونه عملیات فرآوری مواد لازم و حقیقی هستند . با در نظر گرفتن مصرف انرژی بدون كنترل دما ، این امر باعث بیش از حد گرم كردن مواد می شود . تا مطمئن شویم كه خواص محصول بدست آمده است و بر پایة یك توازن گرمایی عادی كه عوامل تجهیزاتی و فرآوری برروی كارآیی عملیات تأثیر می گذارند ، مبلغ قابل توجهی برای بیش از حد گرم كردن پرداخت می شود . همانطوری كه ذكر شد 5% یا F° 100 افزایش نسبت به گرمای مورد نیاز باعث كاهش 17%در انرژی می شود در یك كارخانة فولاد یا شیشه ، این رقم معادل میلیونها دلار در سال در زمینة مخارج سوخت می شود در دماهای كمتر ، كاهش های گرمایی كمتر احساس می شوند ولی آنها نیز قابل اندازه گیری و چشمگیر هستند . مورد دیگر كاركردن بدون كنترل دما ، شامل فرآوری مواد در دماهای كمتر است تا مطمئن شویم كه نتایج مناسبی بدست می آوریم .
در عمل ریخته گری آلومینیوم ، كه در گذشته اندازه گیری دقیق دما امكان پذیر نبود ، فشارها در سرعتهای بسیارپایین انجام می گرفت تا خواص آلومینیوم حفظ شود و مقدار دور ریز مواد به حداقل برسد .در حال حاضر، با تكنولوژی مادون قرمز از حرارت غیر تماسی استفاده می شود تا كارایی بیشتر شده و دور ریز مواد زائد نیز حذف می وشد . این توانایی در اندازه گیری دقیق حرارت در هنگام عمل فشار و نیز عمل ریخته گری باعث مهندسی مجدد فرآیند شده و ریخته گری آلومینیوم را به یك سطح جدید اجرایی رسانده است كه در آن از كنترل فرآیند و اوتاسیون استفاده می شود . منافعی كه در هر فشار نصیب ریخته گران آلومینیوم می شود ، به میلیونها دلار می رد و این با افزایش 30 تا 50 درصدی ظرفیت پذیرش وحذف دورریز محصول امكان پذیر شده است از یك منظر سرمایه گذاری كلان این ظرفیت پذیرش اضافه شده ، همچنین باعث به تأخیر انداختن سرمایه گذاریهای كلان در شیوه های پرس جدید شده كه تحت استانداردهای قدیمی امكان انجام 3 پرس را با ظرفیت 4 را داراست .
این تنها یك مثال از آن چیزی است كه امروزه مردم برای كسب سود رقابتی بیشتر در بازارهای جهانی با استفاده از كنترل اندازه گیری حرارت مادون قرمز انجام می دهند . در نگاه اول ، برخی مردم ، ترمومتری را كاری بسیار پرهزینه و پیچیده می بینند كه شامل نصب و نگهداری آن می شود گرچه این باوری غلط است و این حسگرها به آسانی قابل نصب و كاربرد می باشند . و نسبت به منافع سرمایه گذاری پرهزینه و گران نمی باشند . بطور میانگین باز پس دهی سرمایه بین 2 روز تا 2 ماه تخمین زده شده است. منافع ترمومترهای مادون قرمز در مقایسه با دیگر تكنولوژیهای اندازه گیری دما به شرح ذیل می باشند .:
دقت بهتر ، زیرا آنها دمای هدف را اندازه می گیرند ( در مقابل دمای خودش )
بكارگیری منعطف : زیرا قابلیهای غیر تماسی آن را می توان برای اندازه گیری اهداف متحرك و متناوب ، مواد در خلاء خو میدانهای الكتریكی و همچنین كاربردهایی شامل محیطهای دشوار با دمای زیاد وشرایط سخت (دود ، روغن و دیگر موانع )بكاربرد
واكنش به موقع : با حسگرهای سریع این عمل انجام می شود ( 10 تا 500ms)
برای درك پتانسیل صحیح امكانات حسگرهای مادون قرمز ، بهتر است این حسگرها را به عنوان راه حلی برای یك مسأله و نه تنها یك وسیله اندازه گیری دما در نظر بگیریم . بخشهای ذیل ، مبانی ترمومتری مادون قرمز و انواع مختلف حسگرها و كاربردهای آنها را توضیح می دهد . هدف ، تهیة یك پیش زمینه و اطلاعات لازم برای انتخاب صحیح و به كاربردن حسگرهایی است كه با نیازهایی كه ما در كار با آنها داریم بیشتر وفق داشته باشند.
مبانی ترمومتری مادون قرمز
هر شیء از خود انرژی تابشی متساعد می كند و شدت این تابش دمای آن شی است . حسگرهای اندازه گیری دمای غیر تماسی ، به سادگی شدت این تابش را اندازه گیری می كنند . رابطه كلی انرژی تابشی ( شدت ) ، تابعی از دما و طول موج یك بدنة سیاه است . این منحنی های تابش جسم سیاه توسط قوانین پایه در فیزیك توضیح داده شده اند . و بطور انتخابی به عنوان پایة ترمومتری مادون قرمز بكار گرفته شده اند . این تابش مادون قرمز شبیه به تابش مرئی است ( 45/0 تا 75/0 میكرون ) بجز مواقعی كه دارای طول موجهای بیشتر می باشد این شامل فتونهایی است كه شكلی از انرژی می باشند كه با سرعت نور ( 108×83571030/9 فوت بر ثانیه ) در خط مستقیم سیر می كنند . و میتوان آن را منعكس كرد و یا با اشیایی آن را انتقال داد این انرژی تابشی قابل دیده شدن و احساس شدن است كه گرمای خورشید و یا یك اجاق الكتریكی و یا شعله مثال هایی از آن است . این مثالها ، مربوط به بخش مرئی طیف الكترومغناطیسی است كه چشم انسان به آن حساس می باشد . منطقةمادون قرمز ، قسمت نامرئی طیف الكترومغناطیسی است ونشاندهندة شكل واقعی انرژی گرمایی است . بخش مادون قرمز از طیف الكترومغناطیس معمولاً با میكرون توضیح داده می شود و با رجوع به فیلترهای مادون قرمز استفاده شده در ترمومترهای مادون قرمز نشان داده شده است . حسگرهای طول موج كم عموماً برای كاربردهای دماهای بالا ومتوسط بكار گرفته می شود . و این بخاطر این است كه در این ناحیه ، سطوح با سیگنال بالا ، و فایده های فنی وجود دارند . برای كاربردهای با دمای كم ، این كار به فیلترهای با طول موج بیشتر و پهنای باند بیشتر ( 8 تا 14 میكرون ) سپرده می شود تا انرژی تابشی اندازه گیری شود پیشینه شود .
در این میان فیلترهای متنوعی با پهنای باند كم برای بهینه سازی كاربردها و خواص اندازه گیری حس گرها بكار گرفته می شوند .
بعنوان مثال انتخاب و گزینش فیلترهای خاص در پنجره های اتمسفری ، اثرات معكوس مربوط به حساسیت فاصله و گردوغبار را حذف می كند انتخاب فیلترهای مادون قرمز همچنین نوع مواد بكار رفته در پنجره را در صورت نیاز برای یك كاربرد خاص مشخص می كند . د رمحدودةطول موج پایین ، یك پنجرة شیشه ای معمولی ( بوراسیلیكات ) قابل استفاده است در حالی كه پنجره های كوارتز و ژرمانیوم برای حسگرهای به ترتیب با طول موج متوسط و بالا استفاده می شوند این مواد مختلف همچنین به عنوان قسمتی از سیسمتهای انرژی به كار برده می شوند و بعنوان یك لنز ، انرژی را از هدف جمع آوری كرده و آن را به شناساگر مادون قرمز متمركز كند .
جهت دریافت فایل مبانی و اهمیت گرمادهی مادون قرمز لطفا آن را خریداری نمایید
منطق حاكم بر پروسة كنترل تأسیسات در 30 صفحه word قابل ویرایش با فرمت doc
فهرست مطالب:
منطق حاكم بر پروسة كنترل تأسیسات منطق حاكم بر قسمت هواساز منطق حاكم بر وسایل درون موتور چاله كندانس: - مبدل های حرارتی (Heat en changer) شرح ارتباط سیستم های مختلف تأسیسات سرمایشی و گرمایشی
منطق حاكم بر قسمت هواساز
هواساز دارای دو ورودی است یكی از هوای آزاد و دیگری ورودی از هوای بر گشتی و بر روی هر كدام از این ورودی ها یك دسپر وجود دارد كه دمپر روی هوای برگشتی به صورت دستی كنترل می شود و دمپر مربوط به هوای آزاد توسط یك محرك (Actuator) به صورت On/off كنترل می گردد.
هوا بعد ا ورود به هواساز وارد بخش فیلتر می گردد و بعد از آنجا به بخش فن می رود بخش فن فشار هوا را زیاد می كند و آن را به بخش رطوبت زن می فرستند تنها ارتباط بین بخش فن و بخش رطوبت زن از طریق فن است و بقیه فضاها توسط ورقهای فلزی پوشانیده شده است در این قسمت برای اطلاع از اینكه موتور كار می كند یا خیر و یا اینكه آیا برای موتور مشكلی پیش آمده است یا خیر ( مانند اینكه تسمة فن پاره شده با شد) از یك سوئیچ اختلاف فشار(Diffrentiod Pressure switchi ) استفاده می كنند این سوئیچ دارای دو سر نمونه برداری است كه یك سر آن به قسمت فن ویك سر دیگر آن به قسمت بعد از فن ( بخش رطوبت زن) وصل وb از تیغة Ne این وسیله استفاده می شود هنگامی كه به صورت عادی موتور در حال كار است تیغة Ne آن بسته می شود و یك سیگنال به PLC می فرستند مبنی بر اینكه فن در حال كاركردن است ولی هنگامی كه فن به هر دلیلی خاموش شود این سوئیچ باز شده و دیگر سیگنالی را به PLC نمی فرستد.
رنج كار DPS بین 200-1000(pa) برای این نوع سیستم هواساز می باشد.
بعد از این قسمت هوا به بخش رطوبت زن منتقل می گردد، همان طور كه در بخش قبل توضیح داده شد این بخش فقط در زمستانها مورد استفاده قرار می گیرد( به علت اینكه هوای تهران در تابستان دارای رطوبت كافی است) در این بخش بخار آب كه توسط یك شیر كنترلی كنترل می شود به نازلهای مربوط به رطوبت زن فرستاده می شود تا به هوا رطوبت اضافه كنند برای اندازه گیری میزان رطوبت در یك فضای عمومی یك سنسور و PLC با توجه به میزان رطوبت شیر كنترلی در مسیر رطوبت زن را كنترل می كند.
سنسور رطوبت سنج از نوع ولتاژی (1-10V) است و دارای زمان پاسخ 35(s) است.
و برای اضافه كردن رطوبت هوا در مسیر نازل های رطوبت زن از یك شیر كنترلی استفاده می گردد. این شیر كنترلی از دو قسمت تشكیل شده است
1- شیر خطی (LiNeow Vawe) 2- محركت خطی (Lineew valve aetuator) كه این قسمت روی هم سوار شده و تشكیل شیر كنترلی را می دهند شیر خطی استفاده شده در این پروژه از نوع گلویی (Globe) با حركت خطی است بدین معنا كه میزان خروجی شیر با حركت میلة كنترل شیر (Stem) نیست خطی دارد.
محرك الكتریكی خطی هم برای كنترل شیر خطی استفاده شده است. این محرك یك موتور سنكرون است كه برای تغذیه به برق 247ac احتیاج دارد سیگنالی كه این محرك برای كنترل دریافت می كند می تواند (0-10v) یا (2-10v) باشد كه می توان هر یك را با توجه به سیستم انتخاب نمود.
این محرك همچنین یك سیگنال خروجی 2-10v برای نشان دادن وضعیت شیر نیز ارسال می كند كه به آن موقعیت صحیح محرك گفته می شود و وقتی كه Steml كاملا كشیده است سیگنال 10v را به Ple می فرستد
همچنین این محرك در حالت خطا (System Failare) می توان تنظیم كرد كه شیر چقد باز باشد كه عبارت از 0%و 5% و100%
بعد از این قسمت هوا وارد ناحیه كویل ها می شود كه در این قسمت دو كویل به صورت مجزا با كانالهای عبور هوای منتقل از هم قرار دارد.
یكی از كوپلها ، كوپل آب سرد است و دیگری كوپل بخار ترتیب استفاده از این كوپل ها بدین شكل است كه در تابستان كوپل آب سرد فعال و كوپل بخار غیر فعال است و در زمستان كوپل بخار فعال و كوپل آب سرد غیر فعال است. بر روی مسیر كوپل آب سرد هیچ وسیله كنترلی قرار نمی گیرد ولی بر رومی كوپل بخار برای كنترل میزان بخار یك شیر كنترلی و برای جلوگیری از یخ زدگی هم یك سنسورد ها قرار می گیرد. البته دمای هوا بعد از عبور از كوپلها توسط سنسورهای دما اندازه گیری شده و به PLC فرستاده می شود.
در مسیر هوا، بعد از كوپل آب سرد یك سنسور دما از نوع PT 1000 و مناسب برای نصب در داكت است و درارای زمان پاسخ 30(s) درسرعت 5m/s است.
در مسیر هوا، بعد از كوپل آب گرم یك سنسور دما از نوع PT 1000 وجود دارد كه دارای طولب 306 متر است و این سنسور میزان دمای متوسط در كل طول را محاسبه می كند و بوسیلة آن شیر كنترلی بخار را كه در مسیر ورودی به كوپل بخار قرار دارد را كنترل می كند بطوریكه وقتی كه دمای محفظة اختلاط دمای هوای گرم بیش از 40 درجه شود شیر كنترلی كاملاً بسته می شود در مسیر بخار هم از همان شیر و محرك كه برای كنترل رطوبت زن بود استفاده شده است.
در زمستان وقتی كه به هر دلیلی بخار وارد كوپل نشود با توجه به اینكه مقداری مایع درون كوپل بخار وجود دارد و همچنین هوای آزاد هم در تماس با كوپل قرار دارد امكان دارد درصورت سرد بودن هوا آب درون كوپل بخار یخ زده و كوپل بترك ، برای مقابله با این مشكل از یك سنسور هوا كه دارای تبغه یك پل دو راهه است (SPdt) كه می تواند مدار آلارم را در نقطة معین شده (Set point) فعال كند طول سنسور حدود 6 متر است كه دو كوپل بخار پیچیده می شود این سنسور وقتی عمل كرد بعدا از برگشت به شرایط عادی به صورت اتوماتیك Reset می شود.
این سنسور را روی 5 درجة سانتی گراد تنظیم می كنیم وقتی كه سنسور عمل كرد فرمان به Ple می فرستد و Ple دمپر هوای آزاد را كه به صورت On/off است می بندد.
خروجی Ne این سنسور در مدار قرار دارد كه یك راه را فعال می كنند و تیغه های را به ترتیب در مدارهای چراغ سیگنال و ورودی Ple قرار دارد.
بعد از عبور از كوپل ها به قسمت دمپرها می رسد كه از آنجا با كانالها به ناحیه های (Zone) مختلف می رود، هوای ورودی به هر كانال از دو مسیر مجزای كوپل آب سرد و كوپل بخار تأمین می گردد البته میزان آن با دمپر كنترل می گردد. محور دمپرهای روی محفظة بعد از كوپل بخار محور دمپرهای روی محفظة بعد از كوپل آب سرد متصل شده است اما زاویة بین این دو دمپر90 درجه است بدین معنی كه وقتی یكی كاملاً باز است دیگری كاملاً بسته است و در نهایت این دمپرها توسط یك دمپر موتوری به ازای هر ناحیه (Zone) كنترل می شوند.
همان طور كه اشاره شد در زمستان یا تابستان فقط یك كوپل كار می كند و كوپل دیگر مخلوط هوای آزاد و هوای برگشتی را از خود عبور می دهد و این دو هوا به نسبت معین با توجه به مقداری كه دمپر باز می شوند در كانال باهم مخلوط می شوند و به سمت ناحیة مورد نظر فرستاده می شود
میزان حركت دمپر موتوری توسط PLC معین می گردد. سنسورهای دما از ناحیه های (Zones) مختلف درجة حرارت هوا را حس می كنند و به Ple می فرستند و Ple با توجه به درجه حرارت محیط و همچنین دمای هوا در محفظة بعد از كوپل به اندازة معینی دمپرها را باز یا بسته می نماید
نوع كنترل این دمپرها 0-10 v است و ولتاژ تغذیه آنها هم 24Voe می باشد و همچنین دارای زاویه چرخش ماكزیم 95 درجه است. برگشت این دمپر بوسیلة فنر نیست بلكه بوسیلة خود موتور دمپر است.
در ورودی تابلوی كنترل از یك كلید AOH دو طبقه استفاده شده است كه طبقه اول برای مدار بویین كنتاكتور است و طبقه دوم برای اطلاع به Ple است.
وقتی كه كلید در حالت Hand و یا Auto باید دو شرط عدم آتش سوزی و عدم فریز شدن كوپل بخار برقرار باشد.
دراین صورت در حالت Hand بدین كنتاكتور عمل كرده و فنی شروع به كار می كند و در حالت Auto با توجه به دستور از Ple بدین كنتاكتور فعال شده و فن شروع به كار می كند.
در حالتی كه بی مثال عمی كند و فن Trip آبخورد از تیغة دیگر بی مثال یك رله فعال می شود ویكی زا تیغه های این رله فرمانی به Ple اطلاع می دهد كه بی مثال عمل كرده است.
در حالت كار هم از یكی از تیغه های No كنتاكتور برای اطلاع ومضعیت فن استفاده میشود. تابلو دارای یك ترانس با دو خروجی است كه برق 220 ولت را به دو عدد خروجی 247 تقسیم می كند یكی برای Plc و دیگری برای لوازم ابزار دقیقی.
جهت دریافت فایل منطق حاكم بر پروسة كنترل تأسیسات لطفا آن را خریداری نمایید
صنعت آسانسور جهان از زماني که با نيروي برق کار مي کند قدمتي يکصد و پنجاه ساله دارد، هر چند عمر بالابرها در جهان به بيش از ده هزار سال مي رسد و اولين چرخ چاه خود از اولين بالابرها بوده است. مهمترين شرکت هاي توليد آسانسور در جهان اوتيس و شيندلر با قدمتي حدود يکصدو پنجاه سال مي باشند.
اما صنعت آسانسور ايران قدمتي هشتاد ساله دارد. البته اگر گفته هاي بدون مدرک در مورد نصب آسانسور در کاخ گلتسان توسط ناصر الدين شاه را ناديده بگيريم، اولين آسانسورها که آنهم البته اثري از آنها بجا نيست در پالايشگاه آبادان در دوران حکومت احمد شاه قاجار نصب شده است. اما آنچه مسلم و قابل بررسي است اولين آسانسور ها در ساختمانهايي که در زمان پهلوي اول ساخته شده است نصب شده و در ساختمانهاي اطراف ميدان امام خميني (ميدان سپه سابق) مثل باشگاه افسران ستاد ارتش، کتابخانه ملي آثار آن وجود دارد و بسياري از آنها توسط کارشناسان خارجي و به کمک نسل اول متخصصين صنعت آسانسور ايران نصب و راه اندازي شده است.
نسل اول ساختمانهاي بيش از سه طبقه در ايران در دوران پهلوي اول و آپارتمان سازي بصورت امروزي از سال 1335 در دوران پهلوي دوم شروع شده است. بنابراين دوران رشد صنعت آسانسور ايران را زا سال 1335 به بعد بايد نامگذاري کرد.
ابتدا آسانسورها کامل و بسته بندي شده از خارج از کشور به ايران وارد شده است. ليکن بتدريج شرکتهاي ايراني فروش و نصب آسانسور در ايران بوجود مي آيند و در سال 1345 اولين کارگاه توليد درب و کابين توسط اوکسن الکساني با کپي برداري از روي درب و کابينهاي شرکت هاي اروپايي بوجود مي آيد.
در سال 1345 در طرح هاي وزارت مسکن و شهرسازي براي آپارتمان سازي برنامه ريزي شده و ايجاد شهرک هاي مسکوني در اطراف شهرهاي بزرگ براي ساخت اولين کارخانه آسانسورسازي در ايران برنامه ريزي مي شود.
در سال 1350 کلنگ ساخت اولين کارخانه آسانسورسازي ايران با نام ايران شيندلر در زميني به مساحت چهل هزار متر مربع واقع در شهر صنعتي البرز قزوين به زميني زده مي شود و در سال 1353 اين کارخانه با ظرفيت اوليه توليد چهارصد دستگاه آسانسور تحت ليسانس شيندلر سوئيس به بهره برداري مي رسد و بطور همزمان جهت پرورش نيروي متخصص در نصب آسانسورهاي خود مبادرت به برگزاري دوره هاي کامل آموزشي تئوري و عملي نصب آسانسور مي نمايد که در هر دوره حدود 20 نفر تکنسين موفق به کسب مدرک مهارت نصب مي شوند و اين دوره ها از سال 1354 تا 1357 ادامه داشت و امروز دانش آموختگان آن دوره ها زبده ترين و کارآمدترين افراد در صنعت آسانسور در ايران مي باشند و اغراق نمي باشد اگر از شرکت آسانسورسازي ايران شيندلر به عنوان مادر صنعت نوين آسانسور در ايران ياد کرد. همچنين بطور همزمان اولين کارخانه سازنده قطعات آسانسور در ايران با نام تسلا ــ ايران توليد خود را شروع مي کند.
در سال 1354 کارخانه آسانسور و پله برقي ايران در ابهر تأسيس و مدتي بعد تحت ليسانس هاوس هان آلمان شروع به توليد مي کند. شرکت اوتيس آمريکا نيز اقدام به خريد زميني در شهر صنعتي ساوه نموده و برنامه ريزي براي تأسيس کارخانه مي کند.
همچنين در سال 1355 شرکت توليدي ايران امباربا کارخانه توليد آسانسور خود را در شهر صنعتي رشت تأسيس و توليد آسانسور را تحت ليسانس امباربا اسپانيا آغاز مي کند.
در کنار شرکت هاي توليدي فوق حدود سي شرکت نصب و فروش آسانسور هم در ايران تا سال 1357 دائر مي شود که بعضي از اين شرکت ها نمايندگي فروش شرکت هاي فوق را در تهران و شهرستان ها دريافت مي کنند. همچنين چهار يا پنج کارگاه توليد درب و کابين هم ايجاد مي شود که شرکت هاي فروش و نصب آسانسور را ياري مي دهند. بدين ترتيب تا قبل از بثمر رسيدن انقلاب و ضعيت صنعت آسانسور ايران بشرح فوق است.
پس از انقلاب:
کار شناسان خارجي از ايران مي روند و ايران تحريم اقتصادي مي شود و واردات قطع مي شود.
1- شرکت ايران شيندلر که بيشتر سهام آن متعلق به بانکهاست با ملي شدن بانک ها عملاً دولتي مي شود و توسط وزارت مسکن و شهرسازي اداره مي شود.
2- شرکت آسانسور و پله برقي ايران که سهام آن خصوصي است با عدم ورود آسانسور از خارج تعطيل مي شود.
3- پروژه اوتيس آمريکا نيمه کاره باقي مي ماند. زمين آن در شهر صنعتي ساوه و دفتر فروش آن در تهران مصادره مي شود و وزارت بازرگاني عهده دار اداره آن مي شود.
4- شرکت ايران امباربا که با سرمايه گذاري بانک صنعت و معدن و سرمايه گذار خصوصي ايجاد شده با خروج سرمايه گذار خصوصي از ايران توسط بانک صنعت و معدن اداره مي شود
5- شرکت
آسانسور
دستگاهي است دائمي که براي جا به جايي اشخاص يا کالا ،بين طبقات ساختمان بوده و در طبقات مشخصي عمل مي نمايد . داراي کابيني است که ساختار ، ابعاد و تجهيزات آن به اشخاص به سهولت اجازه استفاده مي دهد و ميان ريلهاي منصوبه عمودي با حداکثر انحراف 15 درجه حرکت مي کند .
آسانسور وسيله نقليه عمومي دائمي است که بين ترازهاي از قبل تعريف شده حرکتمي کند آسانسور تنها وسيله رفت و آمد ترافيکي است که مورد استفاده تمامي گروه سني قرار مي گيرد و عمومي ترين وسيله جابجايي عمودي در جهان است .
آسانسور وسيله نقليه اي است که کنترل آن به يک سيستم سپرده شده فرمان دادن به آن به اختيار مسافر است ، اما ايستادن آن در محل مقرر به توسط سيستم است .
آسانسور در داخل محيطي نصب مي شود که از سه قسمت تشکيل شده است :
1- موتورخانه : براي برقراري موتور و گيربکس و تابلو کنترل آسانسور و تابلو برق
2- چاه آسانسور : براي نصب درها ، ريلها و همچنين محلي براي حرکت کابين و وزنه
3- چاهک : در پايين ترين قسمت چاه آسانسور ،براي ضربه گيرها و بافرها
موتور گيربکس بعنوان قلب آسانسور و تابلو کنترل بعنوان مغز آسانسور عمل مي نمايد .
آسانسور حمل بار و مسافر
آسانسورري است که براي حمل ونقل کالا طراحي شده است و معمولا عمل حمل ونقل بهمراه افراد صورت مي گيرد .
آسانسور خدماتي
آسانسوري است دائمي که براي جابجايي کالا بين طبقات ساختمان مي باشد و در طبقات مشخصي عمل مي کند ، داراي کابيني است که ابعاد آن به اشخاص اجازه استفاده را نمي دهد و در ميان ريلهاي منصوبه عمودي و با حداکثر 15 درجه انحراف، حرکت مي کند . ابعادي که کابين را براي افراد غير قابل استفاده مي کند ، نبايد از مقادير زير بيشتر شود :
الف – مساحت کف کابين 00/1 متر مربع
ب – عمق 00/1 متر
ج – ارتفاع
آسانسور خودرو بر ساختمان هاي خصوصي
آسانسوري که اتاقک آن ابعاد مناسبي براي جابجايي خودروهاي سواري داشته و طراحي آن امکان اين جابجايي را مي دهد .
ريل راهنما
اجزايي صلب هستند که براي هدايت کابين و يا وزنه تعادل تعبيه مي شود .
تعريف سيستم مکانيکي و قطعات مربوطه
و سرعت است. آسانسور طبق اين پارامتر ساخته مي شود . جرم يک Q ( kg )
پارامترهاي اصلي آسانسورها
مسافر براي هر نوع محاسبه اي در آسانسور 75 کيلو در نظر گرفته مي شود .
پارامتر هاي فني ديگر عبارتند از :
الف ) ارتفاع مسير ( بالا رفتن کابين ) تعداد و محل توقف ها
ب ) ابعاد چاه آسانسور ، کابين و موتورخانه
پ ) ولتاز برق اصلي ، تعداد استارت آسانسور در ساعت و فاکتوربار
ت ) سيستم کنترلآسانسور
ث ) سيستم درب هاي آسانسور و ورود و خروج و نوع کنترل
ج ) تعداد آسانسورهاي و مکان آنها در ساختمان
چ )شرايط محيطکار کرد
قطعات اصلي آسانسورهاي الکتريکي عبارتند از:
الف ) وسايل تعليق کابين و وزنه تعادل که مي تواند سيم بکسل فولادي و يا زنجير باشد .
ب ) وسيله رانش که محرک آسانسور است و شامل:
- موتور الکتريکي
- گيربکس
- ترمز
- فلکه کششي و يا دنده زنجير
- شاسي ماشين – کوپلينگها ، محورها ، ياتاقانها
پ ) کابين که مسافرين و يا بار را حمل مي کند ، شامل يوک، که چهارچوبي فلزي است و کابين ازطريق آن به سيستم تعليق متصل مي شود ، کف کابين که بار را نگهداري مي کند و بدنه کابين به کف متصل است .
قطعات ديگر عبارتند از :
- سيم تعليق
- راهنماها که باعث هدايت کابين در مسير حرکت خود مي شود .
- درب کابين و محرک درب
ت )وزنه تعادل که براي جبران وزن کابين و قسمتي از ظرفيت بکار مي رود .
(Hoist Way) ث ) چاه آسانسور
اين فضا قسمتي يا تماما پوشيده است و از کف چاله تا سقف ( کف موتورخانه ) ادامه دارد در اين فضا کابين و وزنه تعادل حرکت مي کنند و شامل ريلهاي راهنما براي کابين و وزنه تعادل و درهاي طبقات و ضربه گير در کف چاه مي باشد .
ج ) سيستم ايمني
يک وسيله مکانيکي است که در صورت بروز هر گونه خرابي ، يا شل شدن سيم بکسل( زنجير تعليق) وسيله توقف و نگاه داشتن کابين و يا وزنه تعادل در روي ريل راهنما مي باشد و اگر سرعت کابين در جهت پائين رفتن از مقدار مشخص شده اي تجاوز کند اين مکانيزم عمل مي نمايد ، عملکرد اين مکانيزم توسط گاورنر که معمولا در موتور خانه است شروع مي شود .
چ ) ضربه گيرها
کابين يا وزنه از حدود تعيين شده در چاهک گذشته و امکان برخورد با کف چاهک پيش آيد اين وسيله از برخورد خشن جلوگيري مي نمايد . ضربه گير ممکن است از جنس پلي اورتان ، فنر يا نوع روغني انتخاب شود که بستگي به سرعت اسمي داشته و طوري طراحي مي شود تا انرزي جنبشي کابين يا وزنه تعادل را جذب کرده ( نوع فنري ) و يا مستهلک نمايد .
ح ) تجهيزات الکتريکي
که شامل امکانات ايمني و روشنايي نيز مي گردد .
خ ) سيستم کنترلي
موتور و گيربکس بالا بر
موتور و کاهنده هاي بدون چرخ دنده معمولا براي سرعت هاي بيشتر از 2.5 متر بر ثانيه استفاده ميشود در حاليکه براي سرعت هاي کمتر ، از گيربکس هاي داراي چرخ دنده استفاده مي شود قبلا از گيربکس با چرخ دنده هاي ساده استفاده مي شد ولي با پيشرفت روش هاي طراحي و توليد ، چرخ دنده هاي حلزوني يک استاندارد قابل قبول مورد استفاده در گيربکس آسانسورها شد .
و تغيير سرعت از طريق تغيير فرکانس صورت مي گيرد .AC موتور گيربکس شامل موتور سه فاز.
ترمزها
در صورت قطع برق يا قطع برق سيستم کنترل ، سيستم ترمزآسانسور بايد به طور اتوماتيک عمل کند ، لذا ، از ترمز هاي اصطکاکي الکترو مغناطيسي استفاده مي شود . اگر کابين با 125% بار نامي خود در سرعت معمول خود حرکت کند ، ترمز ها بايد قادر به توقف کامل سيستم باشند و بلافاصله سيستم را در حالت ساکن نگهدارند .
ترمز بايد توسط فنرهاي فشاري و يا نيروي وزن عمل کند . ترمز توسط الکترومغناطيس و يا الکتروهيدروليک بايد باز شود . اگر جريان برق قطع شود بايد حداقل دو وسيله مستقل الکتريکي کنترل کننده داشته باشد . در صورت قطع جريان برق ، ترمز بايد بلافاصله عمل نمايد . هنگاميکه موتور گيربکس با يک وسيله دستي اضطراري مجهز باشد ترمز بايد طوري طراحي شده باشد که توسط دست بتوان آن را باز کرد و با فشار دائمي توسط نفر اين ترمز باز بماند .
مقررات ايمني سيستم محرکه آسانسور
1-هر آسانسور بايد حداقل يک سيستم محرک مخصوص به خود داشته باشد .
2- حرکت دادن آسانسور به دو روش مجاز است .
با استفاده از سيم بکسل و فلکه و وزنه تعادل ( By traction ) الف ) سيستم اصطکاکي اين سيستم چه از نوع وينچي بدون وزنه تعادل و چه از نوع ( Positiv drive( ب ) سيستم مستقيم فقط براي سرعتهاي کمتر از 0.63 متر بر ثانيه مجاز است .
3- آسانسور بايد مجهز به سيستم ترمزي باشد که در مواقع قطع منبع تغذيه موتور اصلي و يا مدارهاي فرمان به صورت خود کار سيستم متحرکه را متوقف نمايد .
4- سيستم ترمز بايد يک ترمز الکترومکانيکي ( اصطکاکي ) داشته باشد .
5- سيستم ترمز بايد بدون هيچگونه تاخيري پس از قطع مدار باز کننده ترمز، عمل نمايد ( ديود با خازني که به طور مستقيم به ترمينال سيم پيچي ترمز متصل است بعنوان يک وسيله تاخير دهنده محسوب نمي شود) .
6- فشار کفشک هاي ترمز بايد توسط نيروي فنر تامين شود .
7- ترمز بايد داراي حداقل دو کفشک با لنتهاي نسوز باشد که روي ديسک يا استوانه عمل مي کنند .
8- استفاده از ترمز نواري ممنوع است .
9- وجود چرخ طيار يا وسيله ديگري براي رساندن کابين در حالت اضطراري تا سر طبقه ضروريست .
10- براي قسمتهاي گردنده در دسترس با سطح ناصاف نظير زنجيرها ، چرخ زنجيرها و چرخ دنده ها بايستي حفاظت موثري پيش بيني شود .
11- کليه اجزاء گردنده با سطح صاف بايستي به رنگ زرد باشد .
سيستم تعليق کابين و مکانيزم تعادل
کابين و وزنه هاي تعادل توسط سيم بگسل هاي فولادي معلق نگاه داشته مي شوند . سيم بگسل هاي آسانسور به بالاي يوک کابين متصل مي شوند .يک وسيله اتوماتيک براي تنظيم کشش سيم بگسل تعليق بايد حداقل در يکي از دو انتها وجود داشته باشد. اين وسيله با مکانيزم متعادل ساز فشردگي بطور جداگانه معرفي مي شود، چنين وسيله اي
شامل يک سوکت گوه اي است که همراه يک فنر مارپيچ فولادي ، ضربه گير لاستيکي و کابل شو است .
وزنه تعادل
وزنه تعادل در آسانسورهاي کششي و زنجيري براي تعادل جرم کابين و درصدي از وزن بار يا مسافر بکار مي رود .
اين درصد 45 تا 50 مي باشد
وزنه هاي تعادل داخل قاب مربوطه بايستي به طريقي مهار شده باشند که در اثر ضربات احتمالي شکسته نشده و از قاب خارج نشوند . به قاب وزنه بايد حفاظ يا حفاظ هايي فلزي نصب شوند تا در صورت شکستن کفشک هاي وزنه ، قاب از ريل وزنه خارج نشوند .
هدايت کابين
استفاده از ريل راهنما بعلل زير است :
1 ) براي هدايت کابين و وزنه تعادل در حرکت عمودي و حداقل کردن حرکات افقي .
پیش از طلوع دوران تاریخ و ایجاد حکومت های مرکزی توسط مادها و پارسی ها ,فلات ایران مسکن طوایف و مردمانی بوده است که با تمدن اقوام آشور , بابل و ایلام آشنایی و ارتباط داشته اند و بدین گونه از تمدن و فرهنگ عصر خود بهره مند نبودند ساکنان اولیه و بومی این سرزمین که مدت ها پیش از هجوم مهاجران آریایی زبان در غارها سکونت داشتند , دارای فرهنگ وتمدنی بودند که آریایی ها به توسعه و تکامل آن پرداختند .بر اثر هجوم اقوام مختلف د رهزاره ی اول پیش از تاریخ از جمله هجوم و استیلای اقوام دیگر آریایی و قبایل سکائی و تسلط دولت های بزرگی چون دولت آشوریان که مردمی مهاجم و جنگجو بودند آثاری در این منطقه بر جای ماند که تمدن و هنر خاص ایرانی را به وجود آورد و بر فرهنگ و تمدن جهان نیز تاثیر گذاشت و به بیان دیگر زیربنای فرهنگ و فنون سایر اقوام ملل را فراهم آورد.
رستاخیز هنر ایران به سبب عشق و علاقه ی این دسته از مردم پرتلاش و ایثارگر نسل به نسل در هر رشته دوام یافت و این حماسه ی ملی که یکی از شاخه های بزرگ آن هنر فلزکاری است , در طول تاریخ چند هزار ساله ی این سرزمین تکوین یافت و ثمرات پربار آن در فرهنگ و تمدن ایران موجب افتخار و سربلندی فرزندان ایران زمین شد.
هنر فلزکاری که از از ادوار کهن به علت وجود کانی های بسیارغنی و پر بار فلز در ایران پیوسته با زندگی مردم ایران شریک و دمساز بود , تا اواخر دوره پرشکوه سلاطین صفوی دوام یافت.
تاریخچه فلزکاری در ایران
مردم تمدنهای نخستین درهً رودخانههای بزرگ مصر، بابل، هند و سیردریا با تمام پیشرفتهایی که داشتهاند نتوانستند اولین فلزکاران جهانباشند.
پیشینه
لرستان
مادها
پارتها و ساسانیان
پس از سقوط شاهنشاهی هخامنشی در حلمه اسکندر، جانشینان اسکندر مقدونی، سلوکیها، از اتحادی که در جهان متمدن آن روز تحت سلطهً تمدن یونان بوجود آمده بود، ثروتمند شدند. آنها راههای تجاری میان هند و چین و مدیترانه را در اختیار گرفتند. ایران آهن و مس و قلع و سرب را از معادن دولتی صادر میکرد و فولاد هند که از طریق ایران فرستاده میشد، برای بازرگانان ایرانی متضمن سود هنگفتی بود. در مدت پادشاهی پارتها (۲۵۰ پیش از مسیح تا ۲۲۴ پیش از مسیح) روم در تجارت فلزات عامل اقتصادی مهمی به شمار میرفت که تمام تولید ایران را به اضافه کالاهای عبوری از هند به خود اختصاص میداد. سکههای نقره پارتها باید مقادیر بسیار زیادی ضرب شده باشد. هنگامی که نویسنده پیش از جنگ جهانی دوم در ایران میزیست، سکههای چهار درهمی پارتی در مناطق دورافتاده به عنوان پول بکار برده میشد؛ آن هم فقط از لحاظ مقدار نقرهای بود که در آن وجود داشت. دودمان ساسانی پس از پارتها روی کار آمدند (۲۲۴ - ۶۵۶ میلادی) تمدن و هنر و صنایع دستی هخامنشی را زنده کردند. فراوردههای فلزی ساسانیان در روزهای تیره و تار عصر تاریک اروپا به ویژه از طریق بیزانس به آن قاره وارد شد و به گونهای که روش فنی ما را تحت نفوذ قرار داد. آنچه را که ما امروز...
الف – سلامتي و تميزي روانكار را قبل از انبار نمودن كنترل نمائيد .
اين يك پيش فرض متداول و در عين حال خطرناك است كه روغن نو تميز مي باشد . آزمايشهاي آناليز روغن و ذرات .مراقبت رطوبت و اندازه گيري گرانروي (ويسكوزيته) شما را قادر مي سازد تا شرايط مناسب سيال خود را به هنگام دريافت كنترل نمائيد.
ب – سلامتي و تميزي روانكار را در انبار كنترل نمائيد .
روانكار براي جذب آلودگي بسيار مستعد هستند . آزمايشهاي شمارنده ذرات . رطوبت و ويسكوزيته مي تواند شما را از شرايط مناسب نگهداري روانكار در انبار مطمئن سازد .هم چنين شرايط روانكار هنگامي كه در آستانه ريختن به داخل سيستم است بسيارحياتي مي باشد . آناليز روانكار اين اطمينان را در شما بوجود مي آورد كه روغن ريخته شده داخل سيستم در شرايط مناسب است .
ج - تشخيص سريع فيلترهاي معيوب
هيچ ابزاري جهت تشخيص فيلترهاي معيوب با آناليز روغن قابل مقايسه نمي باشد . نشان دهنده اختلاف فشار (Pressure Differential Guage) شاخص كندي براي تشخيص زمان انقضاء مصرف فيلتر مي باشد و نيز هنگامي كه فيلتر آسيب مي بيند اطلاعاتي را ارائه نمي دهد .
د – تأئيد محفوظ بودن آببندي ها (Seals) و هواكش ها از آلودگي ها
هزينه رفع آلودگي از روغن 10 برابر هزينه جلوگيري و پيشگيري از آلوده شدن روغن به آلاينده ها مي باشد . مراقبت رطوبت و ذرات ، هنگامي كه آببندي ها و هواكش ها وظيفه خود را انجام نمي دهند . به عنوان عامل هشدار دهنده به شمار مي رود و شما مي توانيد براي اصلاح و رفع عيوب آنها برنامه ريزي نمائيد.
ه – تأييد سالم بودن روغنها
هرگونه تنزل خواص يك روانكار صنعتي با تغيير در ويسكوزيته همراه خواهد بود و قابل تشخيص مي باشد . مراقبت روند تغييرات گرانروي شما را از هر گونه تغييرات مطلع ساخته و شما مي توانيد جهت تشخيص ريشه هاي اين تغييرات و اصلاح آنها اقدام نمائيد .
و – اطمينان از اينكه روغن صحيح در سيستم مورد استفاده قرار گرفته است .
در يك برنامه روتين با اندازه گيري گرانروي .مواقعي را كه روغن نا مناسب درون سيستم ريخته شده است به سرعت و به راحتي آشكار مي سازد.
ز – تأئيد اينكه سيستم ها پس از تعميرات و قبل از بازگشت به سرويس كاري به طور مناسب تميز شده اند
تأئيد تميزي (Roll-off Cleanliness) سيستم هاي جديد و تازه تعمير از طريق آزمايش آناليز روغن تأئيد مي نمايد كه سيستم ها آماده براي استفاده مي باشند و احتمال فرسايش زود هنگام و با خرابي پيش بيني نشده حداقل مي باشد . هم چنين هر گونه فرسايش كه بواسطه بارگذاري غير عادي و شرايط كاركرد غير عادي باشد از اين طريق آشكار مي شود.
2-1 – روشهاي نگهداري و تعميرات پيشگويانه تكنيك هاي عيب يابي را توسعه مي دهد .
الف – تشخيص فرسايش هاي احتمالي در آينده بسيار نزديك
هر مكانيسم فرسايش با افزايش تعداد ذرات همراه مي باشد .انجام آزمايشات روتين آناليز روغن .بطور مطمئن شما را از مشكلات احتمالي دستگاه آگاه مي سازد و در زمان اختيار بودن دستگاه را به حداكثر مي رساند . از اين طريق شما مي توانيد جهت فعاليت هاي تعميراتي برنامه ريزي نموده و خرابي هاي زنجيره اي را به حداقل برسانيد .
ب – تشخيص سريع اينكه ذرات مشاهده شده ، ناشي از فرسايش و يا مربوط به آلودگي هاي روغن مي باشد .
بوسيله يك آزمايش ذرات فرسايشي آهني ،قادر به تشخيص ذرات ناشي از فرسايش و يا ذرات غير فرسايشي خواهيم بود . عكس العملي كه در قبال فرسايش انجام مي دهيم به طور كامل با رفتار در قبال آلودگي هايي كه بواسطه خرابي آب بندي ها . هواكش و غيره بوجود آمده متفاوت مي باشد تشخيص سريع علت مشكل ايجاد شده ،كمك بزرگي در تصميم گيري صحيح خواهد بود .
ج – در سيستم هاي روانكاري و هيدروليك پيشرفته ، منابع احتمالي ذرات را به سرعت مي توان با انتخاب يك محل نمونه گيري ثانويه محدود تر نمود .
آلودگي مي تواند از نواحي مختلفي در سيستم ايجاد شده باشد .با نمونه گيري قبل و بعد از اجزاء سيستم (فيلترها و غيره) به سرعت مي توان عملكرد نادرست يك ناحيه را تشخيص داده و عيب يابي را به ناحيه مربوطه محدود مي نمائيد.
هنگامي كه مراقبت وضعيت يك مشكل را تشخيص مي دهد اين سؤال همواره در ذهن مشتري خواهد بود : آيا بايستي سريعاً اقدام نمود و يا مي توان تا توقف بعدي زمان بندي شده منتظر ماند ؟ ارزيابي نرخ تغييرات آزمايش هاي آناليز روغن ،گرانروي و رطوبت به وضوح مشكل دستگاه را آشكار مي سازد .
ه – تأئيد مشكل ايجاد شده از راههاي ديگر
دقيقاً مانند پزشكان كه ترجيح مي دهند همواره تأئيد مجددي از مشكل بدن داشته باشند .كارشناسان تعميرات و نگهداري (پزشكان دستگاه ) نيز علاقه دارند تأئيديه اي از مشكل ماشين داشته باشند . بطور مثال :
اگر آناليز ارتعاشات و شمارش ذرات هر دو مشكلي را تشخيص دهند . شما به عملكرد خود اطمينان داريد چرا كه دو مقدار بدست آمده به كمك يك نقطه اشاره دارند . اگر نتايج با يكديگر موافقت نداشته باشد . اين علامتي است تا در جستجوي اطلاعات بيشتري براي تشخيص بود .
و – استنتاج كلي و مشترك از سيستم براي تشخيص سريع ريشه هاي مشكل
هنگامي كه نمونه ها در يك بازه زماني كوتاه از نقاط مختلف گرفته مي شود و تست هاي شمارنده ذرات ، رطوبت ، فرسايش و ويسكوزيته بر روي آنها انجام مي شود همواره مي توان يك برداشت كلي از وضعيت سيستم داشت .
بطور مثال ، اگر تمام اجزاءيك سيستم هيدروليك افزايش فرسايش داشته باشند ولي مقدار ذرات غير آهني همچنان مقدار پائين را نشان دهد . احتمالاً فرسايش ايجاد شده با روانكار در ارتباط مي باشد (روانكار اشتباه ، آلوده به آب يا تنزل خواص روانكار) . تكنسين هائي كه به طور منظم اطلاعات را مرور مي كنند به يك احساس براي درك معاني اطلاعات مرتبط با يكديگر مي رسند.
نمونه گيري :
يكي از عوامل مؤثر در موفقيت برنامه آناليز روغن انجام صحيح نمونه گيري است . تجربه نشان داده است كه به علت سادگي كار اغلب به اين امر بي توجهي مي شود .لذا ضرورت آموزش نيروها و اجراي يك روش نمونه گيري صحيح از اهميت و اولويت خاصي برخوردار است و توجيه نيروهاي اجرايي به حساسيت و دقت مورد نياز در فرآيند نمونه گيري در عين سادگي به توجه خاصي نياز دارد .
ذرات فرسايشي حاوي اطلاعات و بازگو كننده نوع فرسايشي است كه در سيستم اتفاق افتاده است ، لذا نمونه گيري بايستي بنحوي انجام شود تا ميزان و درصد ذرات فرسايشي موجود در نمنه برداشته شده مشابه كل روغن موجود در سيستم باشد . بدين منظور نحوه نمنه گيري پيوسته ، بايستي يكسان باشد . بهترين زمان براي نمونه گيري درست پس از توقف دستگاه مي باشد . نمونه نبايستي از كف يا سطح روغن كارتل يا مخزن هيدروليك و غيره برداشته شود بلكه بايد طول شلنگ نمونه گيري طوري انتخاب شود تا از وسط عمق روغن نمونه كشيده شود . ذرات موجود در سطح فوقاني روغن همواره كمتر و در سطح تحتاني آن بيشتر از مقدار واقعي است .زيرا در اثر ته نشين شدن ، ذرات در قسمت كف كارتل تجمع مي كنند و در نتيجه نمونه برداشته شده از قسمت مياني واقعي تر شرايط را خواهد داشت . ظرف نمونه بايستي باندازه يك سوم خالي باشد تا بتوان قبل از آزمايش با تكان دادن آنرا كاملاً مخلوط نمود .
فاصله زماني نمونه گيري به عوامل مختلفي بستگي دارد نظير : شرايط كاري دستگاه نوع و وضعيت سلامت آن ، كيفيت مواد مصرفي نظير فيلتر و روغن و غيره .
نكته مهم : شرايط نمونه گيري براي هر قسمت پيوسته يكسان باشد ، يعني اگر در مرحله اول نمونه از طريق مجرا گيج گرفته شده ، لازم است كه تا مراحل بعدي از همين مجرا نمونه گيري شود ، به تجربه ثابت شده كه با تغييرات شرايط و نحوه نمونه گيري نتايج نيز دستخوش تغيير شده است .
عنوان فایل: دانلود مقاله کنترل کننده های صنعتی (فيلدباس)
قالب بندی : word
تعداد صفحات : 35 ص
شرح مختصر :
در اوايل دهه 1960 ادوات وكنترلر هاي الكترونيكي جايگزين كنترلرهاي نيوماتيكي شدند كه از مزاياي اين كنترلر هامي توان سرعت و دقت زياد و كم حجم بودن آنها را نام برد. طولي نكشيد كه كامپيوترهاي ديجيتال كه قابليت پردازش لوپها ي كنترلي را داشتند، جايگزين كنترلرهاي الكترونيكي شدند. كامپيوتر مركزي پس از دريافت تمام متغير هاي پروسسي از طريق وروديها و دستورات صادره توسط اپراتور از طريق صفحه كليد ، آنها را طبق برنامه كنترلي از قبل نوشته شده پردازش و نتايج اين پردازش را از طريق خروجيها به محركهاي نهايي كنترل اعمال مي كنند. اين نوع كنترل اصطلاحا DDC (Direct Digital Control) ناميده مي شود و در آن اپراتور توسط يك صفحه كليد و يك نمايشگر VDU(Visual Display Unit) با سيستم ارتباط بر قرار مي كند. فيلدباس يك پروتكل ارتباطي بين سنسورهاي هوشمند است كه توسط آن، سنسورها و ساير اجزاي كنترلي در فيلد، يك شبكه محلي LAN را تشكيل دادهاند. مشخصات اصلي فيلدباس بصورت زير بيان ميشود:
دانلود مقاله روشهای تولید بنزین و قیمتها و استانداردها(word)
عنوان فایل : دانلود مقاله روشهای تولید بنزین و قیمتها و استانداردها
نوع فایل : word
تعداد صفحات : 39 ص
شرح مختصر :
برش هیدروکربنی بنزین از روشهای مختلفی تولید می شود که می توان آنها را به دو دسته کلی فیزیکی و شیمیایی تقسیم کرد. روشهای فیزیکی برمبنای جداسازی ترکیبات مختلف نفت خام از یکدیگر و تولید انواع برشها هیدروکربنی می باشد، اما روشهای شیمیایی از طریق انجام واکنشهای شیمیایی روی برخی ترکیبات هیدروکربنی سنگین و یا سبک و تبدیل آنها به محصولات مورد نظر انجام می گیرد. در واقع تولید فیزیکی بنزین از طریق جداسازی برشهای مختلف نفت از یکدیگر، تنها از یک روش انجام می پذیرد و آن نیز روش تقطیر اتمسفری در پالایشگاه می باشد. می توان تقطیر اتمسفری را نخستین گام پالایش نفت خام در یک پالایشگاه دانست
فهرست:
مقدمه
روشهای فیزیکی
روشهای شیمیایی
کراکینگ کاتالیزی
مقایسه محصولات کراکینگ گرمایی و کاتالیستی
هیدروکراکینگ کاتالیستی
علل توجه به هیدروکراکینگ
برخی از مزایای هیدروکراکینگ
تقسیم بندی عملیات هیدروکراکینگ به دو نوع فرآیند کاری
محصولات مختلف ایجاد شده توسط خوراک های متفاوت واحد هیدروکراکینگ
آلکیلاسیون
کیفیت بنزین ایران در مقایسه با دیگر کشورهای جهان
بنزین، فرآوری و بهسوزی
جدول مشخصات بنزین سوپر بر اساس استانداردهای اتحادیه اروپا
امروزه الكتروفورز شايد اصلي ترين تكنيك براي جداسازي ملكولها در آزمايشگاههاي سلولهاي زيستي است. زيرا تكنيك قدرتمندي است و هنوز به طور معقولانه اي آسان و ارزان است و خيلي آسان و پيش پا افتاده شده است. علي رغم بسياري از آرايش هاي فيزيكي براي دستگاه ها و صرف نظر از محيطي كه ملكولها اجازه مهاجرت در آن دارند جداسازي با الكتروفورز به توزيع بار در ملكولي كه جداسازي مي شود بستگي دارد. الكتروفورز مي تواند يك بعدي يا دو بعدي باشد. الكتروفورز يك بخشي براي جداسازي اغلب پروتئينهاي روتين و اسيد نوكلئيك استفاده مي شود. بخش دوم الكتروفورز براي جداسازي پروتئين هايي كه در اثر انگشت هستند استفاده مي شود. محيط كمكي براي الكتروفورز مي تواند در ژل در لوله يا در ورقه هاي صاف خوابيده تشكيل شود لوله ها براي جداسازي يك بعدي استفاده مي شوند و زماني كه ورقه ها فضاي سطحي بلندي را اشغال مي كنند براي جداسازي دو بعدي بهترند.
فهرست :
مقدمه
سيستم هاي كاتيوني و آنيوني
تقسیم بندی ستون حاوي ژل قيمت بندي شده
ژل جدا كننده
ژل توده شده
ژل نمونه
سيستم هاي لوله اي و ورقه اي
سيستم هاي ژل دنباله دار و بدون دنباله
ژل PH بدون دنباله
ژل هاي آگارز
ترمينولوژي براي تكنيكهاي تجزيه اي، مهاجرت الكتروني با لوله موئينه
مزاياي الكترواسمز
نمونه به دو طريق تزريق مي شود
CZE: كاپيلاري الكتروفورز منطقه اي
CAE كاپيلاري افينيتي الكتروز
CSE: كاپيلاري الكتروفورز الك كردن
CEG: كاپيلاري ژل الكتروفورز
CIEF كاپيلاري ايزوالكتري فوكاسينگ
CITP كاپيلاري ايزوتاكوفورز:
EKC الكتروكينتيك كروماتوگرافي:
MEKC ميسلار الكتروكينتيك كروماتوگرافي:
MEEKC ميكرو مولژن الكتروكينتيك كروماتوگرافي:
CECكاپيلاري الكتروكروماتوگرافي
عوامل پهن شوندگي
از اشكالات HPLC
مزاياي CE
روشها و مواد
تهیه ژل اگارز الکتروفورز افتراقی DNA و RNA
اساس کار دستگاه الکتروفورز
قدرت جداسازی مولکولهای DNA توسط غلظتهای مختلف آگارز
تهیه ژل آگارز
مقایسه حرکت رنگ نشانه و مارکر DNA روی ژل آگارز و روی ژل پلی آکریلا مید
اساس کار دستگاه الکتروفورز
DNA الکتروفورز
دستور العمل آزمایش الکتروفورز
محلولها مواد و وسایل مورد نیاز در الکتروفورز همو گلوبین
اماده سازی محلول ها
اماده سازی ژل استات سلولز
اماده سازی تانک الکتروفورز
رنگ آمیزی ورنگ بر
دهیدراتاسیون یا اب گیری
شفاف سازی یا Clearing
قرائت باندها توسط دانسیتومتر
تفاوتهای الکتروفورز هموگلوبین و سرم
عوامل موثر بر سرعت حرکت ترکیبات موجود در یک نمونه در الکتروفورز
حرکت الکتروفورزي (μ)
وسایل و مواد مورد نیاز الکتروفورز
اجزای یک دستگاه (سیستم) الکتروفورز
استات سلولز و ژل آگارز و ژل پلی آکریلامید
اعمال بافرها در فرایند الکتروفورز
رنگ آمیزي ژلهاي الکتروفورزي، پروتئین ها، واسیدهاي نوکلئیک و...
انواع روشهاي الکتروفورزي
روشSDS-PAGE
فاکتورهای تاثیرگذار بر مهاجرت اسیدهای نوکلئیک در ژل
بر اساس تعریف مشتری مداری عبارت است از نوعی فرهنگ سازمانی که رفتارهای لازم جهت ارزش گذاشتن به مشتریان را به بهترین شکل ممکن ایجاد مینماید. همچنین بر اساس تعریفی دیگر مشتری مداری عبارت است از برداشت مشتریان از برآورده شدن خواستهها و انتظارات آنها.
بنابراین نخستین گام در مشتری مداری این است که بدانیم “مشتری چه می خواهد؟” اگر بتوانیم پاسخ مناسب و کاملی برای این پرسش پیدا کنیم، آنگاه رضایت مندی و وفاداری مشتریان را خواهیم داشت.
شرح مختصر : رنگ یکی از مشخصات اغذیه است که به وسیله احساس بینایی درک شده و از نظر پذیرش مصرف کننده بسیار مهم است زیرا تقریبا تمام غذاها از هنگامی که به صورت خام بوده تا زمانی که به صورت غذای کامل تبدیل شود با یک رنگ قابل قبول برای مصرف کننده شناخته می شود رنگ و طعم اغذیه در بسیاری موارد به هم مربوط می باشند.از نظر صنایع غذایی استفاده از رنگها برای اسجاد فرآورده های جدید و یا بهبود کالا امری ضروری است و به همین دلیل مصرف رنگ در مواد غذایی روز به روز افزایش می یابد افزودن رنگ به اغذیه گاهی بلامانع و در برخی موارد مردود می باشد.
مقسوم های راجع به ابزار دقیق در 23 صفحه word قابل ویرایش با فرمت doc
سرفصل های اصلی:
مقسوم های راجع به ابزار دقیق سنسورهای دما سنسورهای فشار: انواع شیرهای برقی: توضیح كلی در مورد لغت رطوبت: رطوبت:
مقسوم های راجع به ابزار دقیق
سنسورها، ترنسدیوسرها و ترنسمیترها از مهم ترین اجزای یك پروسه صنعتی هستند كه كاربردهای فراوانی در پروسه های متنوع دارند.
كاربرد عمده این قطعات در ارزیابی عملكرد سیستم و ارائه یك فیدبك با مقدار و وضعیت مناسب است كه بدین ترتیب كنتر از سیستم متوجه وضعیت كاركرد آن و چگونگی حالت خروجی خواهد شد.
یك سنسوربنا تعریف قطعه ای است كه به پارامترهای فیزیكی نظیر حركت، حرارت، نور ، فشار، الكتریسیته، مغناطیستی و دیگر حالات انرژی حساس است و در هنگام تحریك توسط آنها از خود عكس العمل نشان می دهد.
یك ترنسریوسر بنا به تعریف، قطعه ای است كه وظیفه تبدیل حالات انرژی به یكدیگر را بر عهده دارد، بدین معنی كه اگر یك سنسور فشار همراه یك برسنریوسی باشد سسنور فشار پارامتر را اندازه می گیرد و مقدار تعیین شده را به ترانسیوسر تحویل می دهد، سپس ترنسیوسر آن را به یك سیگنال الكتریكی قابل ارك برای كنترل و صد البته قابل ارسال توسط سیم های فلزی تبدیل می كند.بنا براین همراه خروجی یك ترنسرویوسر، سیگنال الكتریكی است كه در سمت دیگر خط می تواند مشخصه ها و پارامترهای الكتریكی نظیره ولتاژ جریان، فركانس را تغییردهد، البته به این نكته مهم نیز توجه داشته باشید كه سنور انتخاب شده باید از نوع سنسورهای مبدل پارامترهای فیزیكی به الكتریكی باشد.
سنسورها و ملحقات آنها مثل ترنسریوسرها در گروه بزرگی تحت عنوان ابزار دقیق قرار داده و آنها را بر اساس نوع كاركرد، موارد استفاده و سایر مشخصات دیگر تقسیم بندی می كنند
راواحه به معرفی ابزار دقیق بكاررفته در این پروژه می پردازیم
سنسورهای بكار رفته در این پروژه عبارتند از سنسوردها ، رطوبت و فشار و یك سری محرك های شیر برقی برای كنترل دمپرهای هواساز می باشد حال بر توضیح مختصری در مورد نحوه كار كرد هر یك از این ابزارها می پردازیم:
سنسورهای دما
سنسورهای دما در سه مدل مختلف دارند كه عبارتند از :
1- مقاومت فلزی(RTD) Resistcince Temperature Detector
2- ترموكوپل
3- ترمیستور
حال توضیح اجمالی در مورد این مدل سنسورها می دهیم
1- مقاومت فلزی :
در محدوده 200oc - تا 800oc مقاومت الكتریكی اكثر فلزات بصورت نسبتاً خطی با درجه حرارت افزایش می یابد. این رفتار ناشی از برخورد الكترونهای حامل جریان با یكدیگر و كم شدن سرعت متوسط الكترونها در جهت میدان خارجی می باشد رابط بین درجه حرارت T و مقاومت R به صورت چند جمله ای زیر قابل بیان است .
در معامله فوق Ro مقاومت فلز در صفر درجه سانتی گراد (Y,B.X .... ضرایب حرارت مقاومت می باشند مقادیر Y,B به بعد معمولاً كوچك هستند و این رابطه به یك خطی با تقریب خوب تبدیل می شود. R=Ro(1+XT)
در این سنسور معمولاً از B فلز پلاتین، مس، نیكل استفاده می شود
پلاتین گر چه قدری گران است اما در اكثر كاربردهای صنعتی استفاده می شود مس ونیكل ارزانتر است و برای كاربردهای كه اهمیت كمتری دارند استفاده می شود.
2- ترموكوپل:
در سال 1821 ترماس سی بل موفق به كشف ولتاژ ترمو الكتریك( یا ولتاژ سی بك) گردید كه امروزه به عنوان یكی از ابزار مهم از اندازه گیری حرارت بحساب می آید.
اگر دو فلز A و B به یكدیگر متصل شوند. در محل اتصال آنها یك اختلاف پتانسیل الكتریكی كه به آن پتانسیل تماس، ولتاژ ترمو الكتریك یا emp می گویند. به وجود می آید. میزان پتانسیل تماس بستگی به جنس دو فلز AوB و نیز دمای محل تماس (T) دارد و از نظر ریاضی توسط یك چند جمله ای قابل بیان می باشد.
مقادیر و.... بستگی بر جنس دو فلز A و B دارد. این ولتاژ بین 10 تا 80 میلی ولت را بر اساس نوع المنت های فلزی به كار رفته در آنها می باشد. چون ترموكوپل ها سیگنال خروجی ولتاژی دارند باید به پلاسه آن هنگام نصب توجه كرد.
3- ترمیستور:
Thermistor
مقاومت حرارتی كه از نیمه های ساخته می شود ترمیستور گویند این مقاومت ها بر عكس مقاومت های فلزی دارای ضریب حرارتی منفی بوده بدین معنی كه مقاومت آنها با افزایش دما كاهش می یابد. علت این امر افزایش تولید الكترون- حفر، در نیمه های می باشد. این كاهش مقاومت بسیار غیر خطی است. رابط بین مقاومت و حرارت برای ترمیتور تابع نمایی قابل بیان است:
RT : مقاومت ترمیستوری
T : دما بر حسب لكوین
k,B ثابت های ترمیستور
رابطه فوق را می توان به صورت زیر نوشت كه RT1 مقاومت ترمیستور در یك دمای مرجع می باشد
حساسیت بسیار زیاد ترمیستور اندازه گیری تغییرات بسیار كوچك دما را كه توسط حس كننده های دیگر مقرور نیست، امكان پذیر می سازد. لازم به ذكر است این سنسورها در خروجی خود سیگنال جریانی تولید می كنند
مقایسه بین ناحیه كاری B الهان اندازه گیری:
دركل باید در انتخاب نوع سنسور به دو پارامتر مهم توجه كنیم. ابتدا محدوده قابل اندازه گیری برای سنسور و درم سیگنال خروجی كه باید مطابق با سیستم كنترل شما باشد.
جهت دریافت فایل مقسوم های راجع به ابزار دقیق لطفا آن را خریداری نمایید
نقش توان راكتیو در شبكه های انتقال و فوق توزیع در 102 صفحه word قابل ویرایش با فرمت doc
چكیده:
در این پروژه در مورد نقش توان راكتیو در شبكه های انتقال و فوق توزیع بحث شده است و شامل 5 فصل
می باشد كه در فصل اول در مورد جبران بار و بارهایی كه به جبران سازی نیاز دارند و اهداف جبران بار و جبران كننده های اكتیو و پاسیو و از انواع اصلی جبران كننده ها و جبران كننده های استاتیك بحث شده است و در فصل دوم در مورد وسایل تولید قدرت راكتیو بحث گردیده و درمورد خازنها و ساختمان آنها و آزمایش های انجام شده روی آنها بحث گردیده است و در فصل سوم در مورد خازنهای سری و كاربرد آنها در مدارهای فوق توزیع و ظرفیت نامی آنها اشاره شده است و در فصل چهارم در مورد جبران كننده های دوار شامل ژنراتورها و كندانسورها و موتورهای سنكرون صحبت شده است و در فصل پنجم ترجمه متن انگلیسی كه از سایتهای اینترنتی در مورد خازنهای سری می باشد كه در مورد UPFC می باشد.
فصل اول:
جبران بار
مقدمه
توان راكتیو یكی از مهمترین عواملی است كه در طراحی و بهره برداری از سیستم های قدرت AC منظور می گردد علاوه بر بارها اغلب عناصر یك شبكه مصرف كننده توان راكتیو هستند بنابراین باید توان راكتیو در بعضی نقاط سیستم تولید و سپس به محلهای موردنیاز منتقل شود.
در فرمول شماره (1-1) ملاحظه می گردد
قدرت راكتیو انتقالی یك خط انتقال به اختلاف ولتاژ ابتدا و انتها خط بستگی دارد همچنین با افزایش دامنه ولتاژ شین ابتدائی قدرت راكتیو جدا شده از شین افزایش مییابد و در فرمول شماره (2-1) مشاهده می گردد كه قدرت راكتیو تولید شده توسط ژنراتور به تحریك آن بستگی داشته و با تغییر نیروی محركه ژنراتور می توان میزان قدرت راكتیو تولیدی و یا مصرفی آن را تنظیم نمود در یك سیستم به هم پیوسته نیز با انجام پخش بار در وضعیت های مختلف میتوان دید كه تزریق قدرت راكتیو با یك شین ولتاژ همه شین ها را بالا می برد و بیش از همه روی ولتاژ همه شین تأثیر می گذارد. لیكن تأثیر زیادی بر زاویه ولتاژ شین ها و فركانس سیستم ندارد بنابراین قدرت راكتیو و ولتاژ در یك كانال كنترل می شود كه آنرا كانال QV قدرت راكتیو- ولتاژ یا مگادار- ولتاژ می گویند در عمل تمام تجهیزات یك سیستم قدرت برای ولتاژ مشخص ولتاژ نامی طراحی می شوند اگر ولتاژ از مقدار نامی خود منحرف شود ممكن است باعث صدمه رساندن به تجهیزات سیستم یا كاهش عمر آنها گردد برای مثال گشتاور یك موتور القایئ یك موتور با توان دوم و ولتاژ ترمینالهای آن متناسب است و یا شارنوری كه لامپ مستقیماً با ولتاژ آن تغییر می نماید بنابراین تثبیت ولتاژ نقاط سیستم از لحاظ اقتصادی عملی نمی باشد از طرف دیگر كنترل ولتاژ در حد كنترل فركانس ضرورت نداشته و در بسیاری از سیستم ها خطای ولتاژ در محدوده 5% تنظیم می شود. توان راكتیو مصرفی بارها در ساعات مختلف در حال تغییر است لذا ولتاژ و توان راكتیو باید دائماً كنترل شوند در ساعات پربار بارها قدرت راكتیو بیشتری مصرف می كنند و نیاز به تولید قدرت راكتیو زیادی در شبكه می باشد اگر قدرت راكتیو موردنیاز تأمین نشود اجباراً ولتاژ نقاط مختلف كاهش یافته و ممكن است از محدوده مجاز خارج شود. نیروگاه های دارای سیستم كنترل ولتاژ هستند كه كاهش ولتاژ را حس كرده فرمان كنترل لازم را برای بالا بردن تحریك ژنراتور و درنتیجه افزایش ولتاژ ژنراتور تا سطح ولتاژ نامی صادر می كند با بالا بردن تحریك (حالت كار فوق تحریك) قدرت راكتیو توسط ژنراتورها تولید می شود لیكن قدرت راكتیو تولیدی ژنراتورها به خاطر مسائل حرارتی سیم پیچ ها محدود بوده و ژنراتورها به تنهایی نمی تواند در ساعات پربار تمام قدرت راكتیو موردنیاز سیستم را تأمین كنند بنابراین در این ساعات به وسایل نیاز است كه بتواند در این ساعات قدرت راكتیو اضافی سیستم را مصرف نمایند نیاز می باشد. وسائلی را كه برای كنترل توان راكتیو و ولتاژ بكار می روند «جبران كننده» می نامیم.
همانطوری كه ملاحظه می شود توازن قدرت راكتیو در سیستم تضمینی بر ثابت بودن ولتاژ و كنترل قدرت راكتیو به منزله كنترل ولتاژ می باشد.
به طور كلی كنترل قدرت راكتیو ولتاژ از سه روش اصلی زیر انجام می گیرد.
1- با تزریق قدرت راكتیو سیستم توسط جبران كننده هائی كه به صورت موازی متصل می شوند مانند خازن- راكتیو كندانسور كردن و جبران كننده های استاتیك
2- با جابجا كردن قدرت راكتیو در سیستم توسط ترانسفورماتورهای متغیر ازقبیل پی و تقویت كننده ها
3- از طریق كم كردن راكتانس القائی خطوط انتقال با نصب خازن سری
خازنها و راكتورهای نشت و خازنهای سری جبرانسازی غیر فعال را فراهم می آورند این وسایل با به طور دائم به سیستم انتقال و توزیع وصل می شوند یا كلید زنی می شوند كه با تغییر دادن مشخصه های شبكه به كنترل ولتاژ شبكه كمك می كنند.
كندانسورهای سنكرون و SVC ها جبرانسازی فعال را تأمین می كنند توان راكتیو تولید شده یا جذب شده به وسیله آنها به طور خودكار تنظیم می شود به گونه ای كه ولتاژ شینهای متصل با آنها حفظ شود به همراه واحدهای تولید این وسایل ولتاژ را در نقاط مشخصی از سیستم تثبیت می كنند ولتاژ در محلهائی دیگر سیستم باتوجه به توانهای انتقالی حقیقی و راكتیو از عناصر گوناگون دارد ازجمله وسایل جبرانسازی غیرفعال تعیین می شود.
خطوط هوائی بسته به جریان بار توان راكتیو را جذب یا تغذیه می كنند در بارهای كمتر از بار طبیعی (امپدانس ضربه ای) خطوط توان راكتیو خالص تولید می كنند و در بارهای بیشتر از بار طبیعی خطوط توان راكتیو جذب می نمایند كابلهای زیرزمینی به علت ظرفیت بالای خازنی، دارای بارهای طبیعت بالا هستند این كابلها همیشه زیر بار طبیعی خود بارگذاری می شوند و بنابراین در تمام حالتهای كاری توان راكتیو جذب می كنند ترانسفورمرها بی توجه به بارگذاری همیشه توان راكتیو جذب می كنند در بی باری تأثیر راكتانس مغناطیس كننده شنت غالب است و در بار كامل تأثیر اندوكتانس نشتی سری اثر غالب را دارد بارها معمولاً توان راكتیو جذب می كنند یك شین نوعی بار كه از یك سیستم قدرت تغذیه می شود از تعداد زیادی وسایل تشكیل شده كه بسته به روز فصل و وضع آب و هوایی تركیب وسایل متغیر است معمولاً مصرف كننده های صنعتی علاوه بر توان حقیقی به دلیل توان راكتیو نیز باید هزینه بپردازند این موضوع آنها را به اصلاح ضریب توان با استفاده از خازنها شنت ترغیب می كند معمولاً جهت تغذیه یا جذب توان راكتیو و در نتیجه كنترل تعادل توان راكتیو به نحوه مطلوب وسایل جبرانگر اضافه می شود.
1- جبران بار
1-1- اهداف درجبران بار:
جبران بارعبارتست از مدیریت توان راكتیوكه به منظور بهبود بخشیدن به كیفیت تغذیه در سیستم های قدرت متناوب انجام می گیرد.اصطلاح جبران بار در جایی استعمال می شود كه مدیریت توان راكتیو برای یك بار تنها (یا گروهی از بارها ) انجام می گیرد و وسیله جبران كننده معمولا در محلی كه در تملك مصرف كننده قرار دارد , در نزدیك بار نصب می شود. پاره ای از اهداف و روشهای به كار گرفته شده در جبران بار با آنچه كه در جبران شبكه های وسیع تغذیه (جبران انتقال) مورد نظر است , به طور قا بل ملاحظه ای تفاوت دارد. در جبران بار اهداف اصلی سه گانه زیر مورد نظر است.
1-اصلاح ضریب توان
2- بهبود تنظیم ولتاژ
3- متعادل كردن بار
خاطر نشان می كنیم كه اصلاح ضریب توان ومتعادل كردن بار حتی درمواقعی كه ولتاژ تغذیه فوق العاده((محكم)) است (یعنی ثابت و مستقل از بار است ) مطلوب خواهند بود.
اصلاح ضریب توان به این معنا ست كه توان راكتیو مورد نیاز به جای آنكه از نیروگاه دور تامین گردد, در محل نزدبك بار تولید گردد. اغلب بارهای صنعتی دارای ضریب توان پس فاز هستند. یعنی توان راكتیو جذب می نمایند. بنا براین جریان بار مقدارش از آنچه كه برای تامین توان واقعی ضروری است بیشتر خواهد بود. تنها توان واقعی است كه سر انجام در تبدیل انرژی مفید بوده و جریان اضافی نشان دهنده اتلاف است كه مشتری نه تنها بایستی بها هزینه اضافی كابلی كه آن را انتقال می دهد بپردازد .بلكه تلفات ژولی اضافی ایجاد شده در كابل تغذیه را نیز می پردازد.موسسات تولید كننده همچنین دلیل كافی برای عدم ضرورت انتقال توان راكتیو غیر ضروری از ژنراتورها به بار, را دارند و آن این است كه ژنراتورها و شبكه های توزیع قادر نخواهند بود در ضریب بهره كامل كار كنند و كنترل ولتاژ در سیستم تغذیه بسیار مشكل خواهد شد. تعرفه های برق تقریباٌ همواره مشتریان صنعتی را به واسط بارهای با ضریب توان پایین آنها جریمه می نمایند. و این عمل سالیان متمادی انجام گرفته و در نهایت منجر به توسعه گسترده كاربرد سیستم های اصلاح ضریب توان در مراكز صنعتی شده است . تنظیم ولتاژ در حضور بارهایی كه توان راكتیو مصرفی آنها تغییر می كند, یك موضوع مهم ودر مواردی یك مساله بحرانی خواهد بود. توان راكتیو مصرفی كلیه بارها تغییر می كند , گر چه مقدار و میزان تغییرات آنها كاملا متفاوت است. این تغییرات توان راكتیو در تمامی موارد منجر به تغییرات ولتاژ (یا تنظیم ولتاژ)در نقطه تغذیه می گردد.و این تغییرات ولتاژ بر عملكرد مفید و مؤثر كلیه وسایل متصل به نقطه تغذیه مداخله نموده ومنجر به امكان تداخل در بارهای مصرف كننده های مختلف می گردد .به منظور جلوگیری از این مساله موسسات تولید كننده برق معمولا موظف می شوند كه ولتاژ تغذیه را در یك حد قانونی نگاه دارند. امكان دارد این حد از مقدار مثلا %5+ میانگین در یك فاصله زمانی چند دقیقه یا چند ساعت تا یك مقدار بسیار محدودتر تغییر نماید این مقدار محدودتر از ناحیه بارهای بزرگ و دارای تغییرات سریع كه منجر به ایجاد فرورفتگی در ولتاژ و اثر نامطلوب بر عملكرد وسایل حفاظتی یا چشمك زدن لامپ و آزار چشم می گردد, تحمیل می شود . وسایل جبران كننده نقش اساسی را در نگاهداشتن ولتاژ در محدوه مورد نظر بازی می كنند .
بدیهی ترین روش بهبود ولتاژ ((قوی تر كردن ))سیستم قدرت به كمك افزایش اندازه و تعداد واحد های تولید كننده برق وبا هر چه متراكم كردن شبكه های به هم پیوسته , می باشد این روش عموماٌ غیر اقتصادی بوده ومنجربه افزایش سطح اتصال كوتاه و مقادیر نامی كلیدها می شود . راه عملی تر و با صرفه تر این است كه اندازه سیستم قدرت بر حسب ماكزیمم تقاضای توان واقعی طراحی شود و توان راكتیو به وسیله جبران كننده ها- كه دارای قابلیت انعطاف بیش از مولدها بوده و در تغییر سطح اتصال كوتاه دخالت ندارند-فراهم گردد.
مساله سومی كه در جبران بار مد نظر است متعادل كردن بار است . اكثر سیستمهای قدرت متناوب سه فاز بوده و برای عملكرد متعادل طراحی می شوند. عملكرد نامتعادل منجر به ایجاد مولفه های جریان توالی صفر ومنفی می گردد. اینگونه مولفه های جریان اثرات نامطلوبی چون ایجاد تلفات اضافی در موتورها ومولدها , گشتاور نوسانی در ماشین متناوب افزایش ریپل در یكسو كننده ها , عملكرد غلط انواع تجهیزات , اشباع ترانسفورماتورها وجریان اضافی سیم زمین را به دنبال خواهند داشت.انواع خاصی از وسایل (منجمله تعدادی از انواع جبران كننده)در عملكرد متعادل, هارمونیك سوم را كاهش می دهند. در شرایط كار نا متعادل این هارمونی نیز درسیستم قدرت ظاهر می شود محتوی هارمونیك در شكل موج ولتاژ تغذیه پارامتر مهمی در كیفیت تغذیه محسوب می شوداما این مساله ای است كه به واسطه این حقیقت كه طیف تغییرات كاملا بالاتر از فركانس پایه است, مستلزم توجه خاص جداگانه می گردد.
فهرست کلی مطالب:
فصل اول:
جبران بار.
مقدمه.
۱- جبران بار.
۱-۱- اهداف درجبران بار:
۲-۱- جبران کننده ایده ال.
۳-۱- ملا حظات عملی.
۱-۳-۱- بارهائیکه به جبران سازی نیاز دارند.
۴-۱- مشخصا ت یک جبران کننده بار :
۵-۱- تئوری اسا سی جبران.
۱-۵-۱- اصلاح ضریب توان و تنظیم ولتاژ در سیستم تکفاز :
۲-۵-۱- ضریب توان و اصلاح آن :
۶-۱- بهبود ضریب توان
۷-۱- جبران برای ضریب توان واحد
۸-۱- تئوری کنترل توان راکتیو در سیستم های انتقال الکتریکی در حالت ماندگار
۹-۱- نیازمندیهای اساسی در انتقال توان AC
۱۰-۱- خطوط انتقال جبران نشده
۱-۱۰-۱پارامتر های الکتریکی
۱۱-۱- خط جبران نشده در حالت بارداری
۱-۱۱-۱- اثر طول خط توان بار و ضریب توان بر ولتاژ و توان راکتیو.
۱۲-۱- جبران کننده های اکتیو و پاسیو.
۱۳-۱- اصول کار جبران کننده های استاتیک
۲-۱۳-۱- موارد استعمال جبران کننده ها
۳-۱۳-۱- مشخصا ت جبران کننده های استاتیک
۱۴-۱- انواع اصلی جبران کننده
۱۵-۱- TCRهمراه با خازنهای موازی
فصل دوم:
وسایل تولید قدرت راکتیو.
۲-۱- مقدمه.
۲-۲- وسایل تولید قدرت راکتیو
۲-۳- ساختمان خازن ها
۲-۴- محل نصب خازن
۲-۵- اتصال مجموعه خازنی
۲-۶- حفاظت مجموعه خازنی
۲-۷- اشکالات مخصوص خازنهای موازی و شرایط آنها
۱-۲-۷- جریان لحظه ای اولیه Inruch current
۲-۲-۷- استفاده از راکتور برای محدود کردن جریان لحظه ای اولیه
۳-۲-۷- هارمونیکها
۴-۲-۷- قوس مجدد در دیژنکتورها
۵-۲-۷- تخلیه Discharge.
۶-۲-۷- تهویه.
۷-۲-۷- ولتاژ کار
۸-۲-۷- کلیدهای کنترل خارجی (دیژنکتور)
۹-۲-۷- کنترل خودکار خازنها
۲-۸- آزمایش خازنها
۱-۲-۸- آزمایش نمونه ای.
۲-۲-۸- آزمایش های جاری.
۲-۹- اطلاعاتی که در زمان سفارش و یا خرید به سازنده باید داده شود.
فصل سوم:
خازن های سری
مقدمه.
تاریخچه.
۳-۱- خازن های سری.
۱-۳-۱-طراحی تجهیزات
۲-۳-۲ – واحدهای خازن
۳-۲- حفاظت با فیوز.
۳-۳- فاکتورهای جبران سازی.
۳-۴- وسایل حفاظتی.
۳-۵- روش های وارد کردن مجدد خازن.
۳-۶- اثرات رزونانس با خازنهای سری..
۱-۳-۷- کاربرد خازن های سری (متوالی):
۱-۳-۸- کاربرد خازن های متوالی در مدارهای فوق توزیع:
۱-۳-۹- کاربرد در مدارهای تغذیه کننده های فشار متوسط:
فصل چهارم:
جبران کننده های دوار.
مقدمه.
۴-۱- جبران کننده های دوار:
۱-۴-۱- ژنراتورهای سنکرون:
۲-۴-۱- کندانسورهای سنکرون:
۳-۴-۱- موتورهای سنکرون:
۴-۲- خازن ها:
۴-۲-۱- کلیات:
۲-۴-۲- مبانی قدرت راکتیو:
۳-۴-۲- اندازه گیری قدرت راکتیو و ضریب قدرت:
۲-۴-۱- بهای قدرت راکتیو مصرفی:
۲-۴-۲- کاهش تلفات ناشی از اصلاح ضریب قدرت:
۲-۴-۳- مصارف جدید (اضافی) که می توان به پست ها، کابل ها و ترانسفورماتورها متصل نمود:
۲-۴-۴- انتقال اقتصادی تر قدرت در یک سیستم برق رسانی جدید در صورت منظور نمودن خازن اصلاح ضریب:
۲-۴-۵- خازن های مورد نیاز جهت کنترل ولتاژ:
۲-۴-۶- راه اندازی آسان تر ماشین های بزرگ که در انتهای خطوط شبکه با مقطع نامناسب قرار دارند:
۴-۵- نکاتی پیرامون نصب خازن:
۴-۶- جبران کننده ها:
۴-۶-۱-جبران کننده مرکزی:
۴-۶-۲- جبران کننده گروهی:
۴-۶-۳- جبران کننده انفرادی:
۴-۷- بانک های خازن اتوماتیک:
فصل پنجم:
ترجمه متن انگلیسی..
۱-۵-مدل سرنگی ( اینجکش )
۲-۵- کاربرد ابزار FACTS در جریان برق..
۳-۵-کنترلگر جریان برق یکنواخت…
۱-۳-۵-مدل سرنگی UPFC..
۲-۳-۵- نتایج..
۴-۵-شبکه هال.
منابع و مآخذ:
جهت دریافت فایل نقش توان راكتیو در شبكه های انتقال و فوق توزیع لطفا آن را خریداری نمایید
نیروگاه شهید بهشتی در 87 صفحه word قابل ویرایش با فرمت doc
فهرست مطالب:
مقدمه
نیروگاه شهید بهشتی لوشان
بویلر
وظیفه دیگ بخار
اساس كار دیگهای بخار
اجزاء دیگ بخار
اكونومیزر ECONOMIZER
لوله های دیوراه ای و محوطه احتراق
قسمتی از محوطه احتراق دیك
درام
تقسیم آب و بخار
مقطع درام
سوپر هیتر
دی سوپر هیتر
دی سوپر هیتر
ری هیتر Reheater
مثالی در مورد نحوه قرار گرفتن ری هیتر در داخل دیگ بخار
مسیر آب و بخار در داخل دیگ بخار
فن یا دمنده هوا Forced Draught Fan
گرم كن بخاری
ساختمان ساده یك گرم كن بخاری
ژنكستروم یا گرم كن دوار هوا
دریچه های كنترل هوا یا دامپرها
گردش دهنده مجدد دود
فن مكش دود از بویلر
دود كش
توضیح در خصوص مسیر هوا و دود در داخل دیگ بخار
مسیر هوا و دود در داخل دیگ بخار
توربین
سیكل آب و بخار
دیاگرام ساده سیكل آب و بخار نیروگاه
مقدمه
نیروگاه شهید بهشتی لوشان كه در كیلومتر 90 جاده رشت به تهران قرار دارد ، این نیروگاه تشكیل شده از چهار واحد كه دو واحد آن بخار و دو واحد آن گازی می باشد . تولیدی واحد بخار هر كدام mw120 و در مجموع mw 240 می باشد و تولیدی واحد گازی هر كدام mw 60 كه در مجموع mw 120 می باشد. حال توضیحاتی مختصر و مفید راجع به واحد های بخار می پردازیم .
واحد بخار در مجموع تشكیل شده از بویلر ، توربین و الكتریك یا ژنراتور كه از ابتدا شرحی در رابطه با بویلر و بعد توربین و بعد ژنراتور می پردازیم.
فصل اول
بویلر
1-وظیفه دیگ بخار
همانطور كه در توضیح داده شد در ابتدا وظیفه دیگهای بخار تولید بخار جهت به حركت درآوردن موتورهای بخار نظیر موتور وات برای انواع كارهای صنعتی بوده است كه می توان موتورهای بخار قطارها یا پمپ ها را مثال زد. ولی پس از كشف موتورهای دیزل و همچنین موتورهای الكتریكی موتورهای بخار مورد استفاده ای نداشته و لذا نیروگاهها بكار می روند. بنابراین در عصرل حاضر دیگهای بخار با استفاده از سوخت های فسیلی و یا اتمی وظیفه تامین بخار را برای نیروگاههای برق عهده دارد هستند.
2-اساس كار دیگهای بخار :
در ابتدا آب تغذیه ای وارد مخزن استوانه ای شكل به نام درام شده و پس از طی لوله های پائین آورنده وارد لوله های دیواره ای می شود . در این محوطه درجه حرارت آب دائماً اضافه شده تا حدی كه به نقطه جوش می رسد و سپس مقداری بخار در لوله های ایجاد می گردد. در نهایت مخلوط آب و بخار وارد همان مخزن استوانه ای شده و توسط تجهیزات مخصوصی در این مخزن بخار ها جدا شده و آبها مجدداً مسیر فوق الذكر را ادامه می دهد . بخارها پس از خروج از این مخزن وارد لوله ها معمولاً در معرض حرارت ناشی از دود بویلر قرار دارند. بنابراین به درجه حرارت بخار داخل آنها افزوده می شود و در نهایت به صورت بخار خشك این لوله ها را ترك نموده و به طرف توربین هدایت می گردند.
3-اجزاء دیگ بخار
ابتدا به شرح اجراء دیگ بخار كه در مسیر آب و بخار قرار دارند می پردازیم :
اكونومیزر ECONOMIZER
اكونومیزر حاوی تعدادی لوله موادی است كه در آخرین مراحل دود خروجی از بویلر قرار دارند . داحل این لوله ها آب تغذیه ورودی به بویلر جریان دارد . این آبها مادامی كه لوله های اكونومیزر را طی می نمایند . حرارت دود را جذب نموده و سپس به سمت درام هدایت می گردند. اساس كار این اكونومیزر و بطور كلی نامگذاری آن بر این است كه در واقع درآن از حرارت دود استفاده می شود كه در بویلر های قدیمی این حرارت بوسیله دود و بدون استفاده از دودكش دیگ خارج می گردید. بنابراین راندمان بویلرهای قدیمی كمتر از بویلر های جدید كه اكونومیزر در آن بكار رفته است می باشد . بنابراین مهمترین فلسفه وجودی اكونومیزر در داخل دیگهای بخار بالا بردن راندمان دیگ بخار و بطور كلی نیروگاه می باشد .
4-لوله های دیوراه ای و محوطه احتراق
همانطور كه از نام محوطه احتراق پیداست ،فضایی است كه عمل احتراق در آن صورت می گیرد. اطراف این محوطه عموماً تعداد زیادی لوله های موازی نزدیك به هم كه لوله ها دیواره ای موسوم هستند پوشیده شده است . بخشی از حرارت حاصل از احتراق از طریق تشعشعات و جابجایی به این لوله ها منتقل می گیرد. این لوله ها نیز حرارت را بوسیله هدایت ،به آب داخل خود منتقل می نمایند . بنابر این در كوره هر سه نوع انتقال حرارت با یكدیگر انجام می گیرند حاصل این تبادل حرارت جذب حرارت توسط آب داخل لوله ها و تبدیل آن به بخار است به عبارت دیگر كلیه بخار تولیدی دیگ در این لوله های دیواره ای باعث خنك شدن فضای اطراف كوره می شوند و لذا مشكلی از نظر عایقكاری دیواره ای اطراف محفظه احتراق پیش نخواهد آمد به عبارت دیگر لوله ها دیواره ای همانطور كه از نامشان پیداست دیواره كوره را تشكیل داده و با حذب حرارت و انجام آن به آب داخل خود دیواره كوره را خنك می نمایند .
در گذشته دیوارهای اتاق احتراق از آجرنسوز ساخته می شدند كه بعلت حرارت زیاد در این محوطه به سرعت خراب می شدند.این اشكال در عصرحاضر بوسیله لوله های دیواره ای خنك شونده با آب(لوله های دیواره ای ذكر شده)حل شده است.
قسمتی از محوطه احتراق دیك
در شكل سعی شده است بطور بسیار ساده ای قسمتی از محوطه احتراق نشان داده شود.همانطوریكه ملاحظه می شودبین لوله های دیواره ای یك نوار فلزی كه بهfinموسوم است قرار دارد.این فین رابط بین لوله ها بوده وهمچنین از نظرتبادل حرارت نیز نقش مؤثری بعهده دارد.
همواره جریان آب در داخل لوله های دیواره ای از پایین به بالا است.هر چه آب درطول كوره به طرف بالا حركت می نماید حرارت بیشتری جذب نموده ودر نتیجه بخار بیشتری تولید می گردد.در بویلر های گردش طبیعی این حركت به صورت طبیعی(بخاطر اختلاف دانسیته آب بین ولوله های پایین آورنده ودیواره ای)انجام می گیرد ولذا در خاتمه لوله های دیواره ای مخلوطی از آب وبخار موجود خواهد بود.كه به محض ورود به درام آب وبخار از یكدیگرجدا می شوند.در بریلر های گردش اجباری جریان آب در داخل لوله های دیواره ای به كمك یك پمپ كه در مسیرلوله های پایین آورنده نصب است انجام می گیرد ،در این نوع بویلرطراحی مجموعه محوطه احتراق ولوله های دیواره ای به نحوی است كه كلیه آبهای موجود در لوله های دیواره ای پس از طی محوطه احتراق به بخار تبدیل شده ومستقیماً به سوپرهیترها هدایت می گردند.ولذا ساختمان درام از این نوع بریلرها قابل حذف خواهد بود.
جهت دریافت فایل نیروگاه شهید بهشتی لطفا آن را خریداری نمایید
هادیهای خطوط توزیع و انتقال در 17 صفحه word قابل ویرایش با فرمت doc
فهرست مطالب:
هادیهای خطوط توزیع و انتقال
دسته بندی هادیها
مقره های خطوط هوایی
مقره اتكائی
تسمه حائل
مزایای مقره شیشه ای نسبت به چینی
شكست الكتریكی مقره
انواع مقره ها
مقره های سوزنی
مقره سوزنی ساده
مقره آویزی یا بشقابی
كراس آرم صلیبی
مقره چرخی
كراس آرم یا كنسول و انواع آن
دمپر (موج گیر
كراس آرم ال ارم
كراس آرم فولادی
كراس آرم پرچمی
كراس آرم كانادایی ( جناقی
كراس آرم چتری
یا بازو كراس آرم نیرو شكن
هادیهای خطوط توزیع و انتقال:
هادیهای خطوط توزیع و انتقال:
بهترین فلزات از نظر هدایت الكتریكی نقره و طلای سفید می باشد كه به علت گرانی و كمیابی نمی توان از آن استفاده نمود. بنابراین فلزاتی كه بعنوان هادیهای شبكه بكار می روند عبارتند از : مس ‚ آلومینیوم وفولاد كه ممكن است به تنهایی یا بصورت تركیبی از دو یا چند فلز بكار روند
مانند: مس ‚ فولاد و آلومینیوم/ فولاد.
مس: COPPER
از معمولترین هادیهای خطوط است كه قابلیت هدایت بسیار خوبی دارد و از نظر هدایت الكتریكی بعد از نقره به حساب می آید و هر چقدر ناخالصی آن بیشتر باشد قابلیت هدایت آن كمتر است و چون در طبیعت به وفور یافت می شود ارزان تر از نقره است. استقامت مكانیكی آن خوب و عوامل جوی بر آن تاثیر زیاد ی ندارد.
آلومینیوم:
آلومینیوم بیشتر در خطوط انتقال بخصوص با ولتاژ قوی بكار می رود. دارای 5/99درصد آلومینیوم و 5/. درصد فلزات دیگر می باشد. ضریب هدایت آلومینیوم از مس كمتر ولی قیمت آن ارزانتر و وزنش سبكتر است. استحكام مكانیكی آن از مس كمتر و تاثیر عوامل جوی و رطوبت بر آن به مراتب بیشتر از مس است و در هوای مرطوب زود اكسیده می شود.
الملك:
این فلز در آلمان به الداری معروف است آلیاژی از 3/98درصد آلومینیوم و بقیه آن منیزیم و سیلیسیوم می باشد. قابلیت هدایت آن 10درصد از آلومینیوم خالص كمتر ولی مقاومت مكانیكی آن خیلی زیادتر می باشد.
آلومینیوم ـ فولاد:
منظور هادی می باشد كه در وسط یك مغز فولادی و اطراف آن رشته های آلومینیومی قرار دارند. مغز فولادی برای استحكام مكانیكی ورشته های آلومینیومی برای هدایت الكتریسیته می باشد.
مقاومت مخصوص این هادی دو برابر مس و مقاومت مكانیكی آن 80 درصد مس سخت است. ضمنا برای جلوگیری از زنگ زدگی و همچنین خوردگی بین سیمها فولادی و آلومینیومی از فولاد گالوانیزه استفاده می كنند.
فولاد:
فولاد دارای مقاومت مكانیكی زیاد و قابلیت هدایت كمی می باشد و با اسپانهای بلند به كار میرود. در شبكه به عنوان سیم گارد به كار می رود و سیمهای فولادی كه در هوای آزاد بكار میروند بایستی گالوانیزه باشند تا زود زنگ نزنند.
دسته بندی هادیها:
هادیها به دو دسته تك رشته ای و چند رشته ای تقسیم می گردد. هادی تك رشته ای دارای یك دسته سیم و هادی چند رشته ای از یك گروه سیم كه به هم تابیده شده مشتمل می باشد.
مقره های خطوط هوایی :
هادیهای خطوط هوایی باواسطه مقره ها بر روی كراس آرم قرار دارند.علت استفاده از مقره در خطوط عبارت است از:
1. عایق نمودن هادیها نسبت به كراس آرم و پایه و درنتیجه زمین.
2. عایق نمودن هادیها نسبت به یكدیگر و ایجاد فاصله ایمن بین فازها
مقره ها بایستی از تحمل یك مقاومت الكتریكی و مكانیكی خاصی برخوردار باشند تا بتوانند علاه بر نیروهای مختلف مكانیكی ( فشار ‚ كشش ‚ خمش ) كه به آنها وارد می شود در مناسب ترین شرایط ( باران ‚ مه ‚ شبنم و آلودگی هوا ) فشار الكتریكی وارده مانند ولتاژ دائمی خط و ولتاژ ضربه ای ( رعد وبرق ‚ كلید زنی ) را نیز تحمل كنند. استقامت مكانیكی مقره ها بستگی به جنس و ضخامت عایق دارد. استقامت الكتریكی آن بستگی به جنس ‚ طول و شكل مقره دارد. دو ماده اصلی برای ساختن مقره های خطوط هوایی ‚ چینی و شیشه سخت می باشد.
مزایای مقره شیشه ای نسبت به چینی:
1. در مقابل لب پریدگی و قوس الكتریكی نسبت به چینی مقاوم تر است.
2. اگر بشكند به تكه های كوچكی شكسته شده وآن عیب را می توان از روی زمین مشاده كرد بنابراین تشخیص عیب در مقره های شیشه ای آسانتر از مقره های چینی است .
3. استقامت عایقی شیشه بیشتر از چینی و در حدود 120كیلو ولت بر میلی متر می باشد.
4. تحت فشار مقاوم تر از چینی بوده و در مقابل كشش استقامت معادل چینی را دارد.
5. تنها عیب مقره شیشه ای این است كه در اثر ضربه لبه های آن كاملا خرد شده و در عین اینكه یك حسن در مقابل عیب یابی است ‚ عیب بزرگ آن این است كه بطور فوق العاده از قدرت عایقی آن زنجیره و مقره كاسته می شود.
جهت دریافت فایل هادیهای خطوط توزیع و انتقال لطفا آن را خریداری نمایید
آشنایی با عملیات یکی از مناطق نفتی در 34 صفحه word قابل ویرایش با فرمت doc
فهرست مطالب
آشنایی با عملیا ت یکی از مناطق نفتی
واحد برق
پست فشار قوی
تجهیزات پست
ترانسفورماتور
ترانسفورماتور سه فاز
اتصالات ترانسفورماتورسه فاز
اتصال ستاره – ستاره
اتصال مثلث – مثلث
اتصال مثلث - ستاره
اتصال ستاره – مثلث
اتصال مثلث باز
ترانسفورماتورهای جریان
ترانسفورماتورهای اندازه گیری
ترانسفورماتورهای پتانسیل
اشکال ضمیمه
آشنایی با عملیات یکی از مناطق نفتی:
شرح فعالیتها:
منطقه خطوط و لوله تهران زیر مجموعه ی شرکت خطوط لوله ونفت ایران می باشد این شرکت با قریب 13000 کیلومتر خطوط لوله با گذر از ارتفاعات و کوهپایه ها حمل مواد نفتی را به اقصی نقاط کشور برعهده دارد یا به صورتی وظیفه این شرکت حمل مواد نفتی از منابع زیر زمینی آن تحت عنوان نفت خام به پالا یشگاههای کشور می باشد که پس از انجام مراحل پالایش ودر اختیار گرفتن مواد پالایشی تحت عنوان فرآورده های نفتی شامل نفت سفید, نفت گاز, بنزین و... در پوشش پروسه ی برنامه ریزی شده ی حمل مواد از طریق لوله و هدایت و پشتیبانی تلمبه خانه های مسیر راه به مراجع مورد نیاز حمل و تحویل شرکت پخش جهت استفاده ی مصرف کنندگان می گردد .
منطقه ی تهران خود دارای واحدهای مکانیک , برق , بهره برداری, مخابرات اداری ومالی، تعمیرات عمومی وتعمیرات خط می باشد که شرح وظایف آن به اختصار بیان می گردد:
- واحد مالی واداری:
نقل وانتقالات پرسنلی، محاسبات کنترل ایاب وذهاب , مکاتبات اداری , ترفیعات , انتصابات , حقوق ودستمزد , پرداخت اسناد مالی و کنترل بودجه را به عهده دارد.
- واحد بهره برداری کنترل وبرنامه ریزی :
حمل به موقع مواد نفتی را به عهده دارد افراد این واحد باید آشنایی کامل با کامپیوتر وعملکرد سیستمهای کنترل پیشرفته را داشته باشند به این منظور پس از استخدام نیروی لازم آموزش لازم توسط واحدهای آموزشی دایر خواهد شد.
- واحد تعمیرات عمومی :
موظف به نگهداری وتعمیرات ساختمان ها یا ملحقات مربوطه و سیستمهای جانبی مربوطه می باشند وهمچنین ایمنی وآتش نشانی کلیه ی سیتمها را نیز به عهده دارند.
- واحد مکانیک :
مسئول تأمین قطعات ونگهداری و تعمیرات کلیه ی موتورها و پمپها با ملحقات مربوطه در سطح منطقه اعم از تلمبه خانه ها که در مسیر لوله قرار دارند.
- واحد برق:
مسئول تأمین قطعات, نگهداری , تعمیرات الکتروموتورها پستهای فشار ضعیف وقوی تأمین کننده ی تغذیه ی تلمبه خانه های مواد نفتی و مسیرهای ارتباطی لازم می باشد .
- واحد مخابرات:
مسئول تأمین ارتباط ثابت وسیار یاد شده درون صنعت می باشد.
- تعمیرات خط:
مسئول نگهداری وتعمیرات به موقع مسیرخطوط لوله کنترل ورسیدگی حریم لوله ها با انجام بازدید دوره ای وتعریف شده می باشد.
واحد برق:
این واحد از قسمتهای مختلف تشکیل شده است بخشی از آن گروه های تعمیراتی که در طول شبانه روز آماده ی عملیات تأمینی و نگهداری وکنترل خطوط ارتباطی برق و سیستمهای در حال کار بوده ودر این راستا علاوه بر برنامه ریزی بازدیدهای دوره ای و ثبت نمونه ها آماده ی اعزام به موقع گروه های تعمیراتی به واحد مورد نیاز می باشند.
بخش دیگر آن در شاخه های مختلف شامل فشار ضعیف وقوی به صورت گردشی ( نوبت کاری) مسئول بهره برداری ونگهداری سیستمهای کنترلی یاد شده می باشند.
کلیه ی واحدها تحت آموزش ونگهداری و رعایت مجموعه کنترلهای ایمنی واستاندارد فعالیت داشته و دارای گواهینامه های بین المللی مربوطه می باشد .
جهت دریافت فایل آشنایی با عملیات یکی از مناطق نفتی لطفا آن را خریداری نمایید
انرژي خورشيد يکي از منابع تامين انرژي رايگان، پاك و عاري از اثرات مخرب زيست محيطي است که از دير باز به روشهاي گوناگون مورد استفاده بشر قرار گرفته است. بحران انرژي در سالهاي اخير، کشورهاي جهان را بر آن داشته که با مسائل مربوط به انرژي، برخوردي متفاوت نمايند که در اين ميان جایگزيني انرژيهاي فسيلي با انرژيهاي تجديدپذير و از جمله انرژي خورشيدي به منظور کاهش و صرفهجويي در مصرف انرژي، کنترل عرضه و تقاضاي انرژي و کاهش انتشار گازهاي آلاينده با استقبال فراواني روبرو شده است.
ايقان وجدان قاضي - مقايسه اجمالي سيستمهاي حقوق اسلام، حقوق ايران و فرانسه 29ص
فرمت فایل: ورد - Word
کتاب سبز - قابل ویرایش )
تعداد صفحه : 29 ايقان وجدان قاضي - مقايسه اجمالي سيستمهاي حقوق اسلام، حقوق ايران و فرانسه چكيده : در باره حجيت علم قاضي و دامنه اجراي آن بين حقوقدانان و فقها اختلاف شده است. در اين مقاله ضمن بيان راه حلهايحقوق فرانسه و نيز فقه اماميه، علم قاضي را در مواردي خاص حجت دانسته ولي آنرا مشروط به نوعي بودن مستند علم، وجود مستند علم در پرونده و بيان مستند توسط قاضي در راي نموده و مهمتر از همه، امكان استناد به مستند علم را منوط به رعايت اصل تعارضي بودن دادرسي و يا رعايت حق دفاع متهم نمودهايم. در هر حال، فارغ از تفكيك فقهي حق الله و حق الناس، در موارد غير مصرح در قانون با وجود مقام بيان و برخي موارد كه طرق خاصي در قانون براي آنها پيش بيني شده را از شمول حجيت علم قاضي خارج دانستهايم. مقدمه : مهمترين دليل اثبات دعوي، ايجاد اطمينان در وجدان قاضي و حصول يقين (ايقان) براي وي است. اساساً ميتوان گفت حجيت سائر ادله نيز تابع ميزان اطميناني است كه براي قاضي ايجاد مينمايند زيرا همانطور كه جوهره قانون پاسداري از عدالت است، جوهره دليل نيز ايجاد علم در وجدان قاضي است. حصول چنين قناعت وجداني[۲] در حقوق فرانسه تا آنجا اهميت دارد كه در امر كيفري تنها دليل مهم تلقي ميشود يعني تمام دلايل ديگر مثل اقرار و شهادت شهود مآلا به ميزان علمي كه براي قاضي ايجاد ميكنند، برميگردند و مشروعيت آنها با درجه علم ايجادي در وجدان قاضي سنجيده ميشود. اين در حالي است كه در حقوق ما علم قاضي هم وفق ماده ۱۳۳۵ (ق.م.) و هم در مقاطع مختلف در قانون مجازات اسلامي، تنها يكي از ادله اثبات دعوي در عداد سائر دلايل اثباتي محسوب شده است. در اين مقاله اولاً ميپردازيم به اينكه منظور از علم قاضي كدام علم است و آيا اين علم در چه مواردي از نظر ماهوي و از نظر مراحل دادرسي حجيت دارد و پس از اثبات دليليت آن بطور كلي، چنين حجيتي ...
تعداد صفحه : 23 مقدمه: اگر بخواهيم گذشتهي عشاير ايران را مورد مطالعه قرار دهيم بدون شك بايد مطالعه را از منطقهي فارس آغاز كنيم. زيرا اين منطقه از آغاز دوران اسلامي و حتي قبل از آن عشاير نشين بوده است و ايلات و عشاير در آن زندگي مي كردند. ما اين نوشته ها را از كلمه هايي شروع مي كنيم كه ممكن است براي شما ناآشنا باشد. زموم كردان منشأ اين كلمه از اينجا گرفته شده است كه در گذشته عشاير ايران براي بهرهوري بهتر از مراتع سردسير و گرمسير دو تا ده سياه چادر را در جايگاه مشخصي كنار هم بر پا ميداشتند كه در مناطق كردنشين به جمع اين سياه چادرها كه واحد مستقلي را تشكيل مي دهند زومه گفته مي شود و عشاير كرد هنوز اين واژه را به كار مي برند. در سالهاي كم باران و خشك تعداد خانوارهاي هر زومه به حداقل و در سالهاي پرباران به حداكثر مي رسد ولي معمولا تعداد سياه چادرهاي در هر زومه از ده تجاوز نمي كند. معمولاً خانوارهاي هر زومه با هم خويشاوند هستند و سرپرستي هر زمه به دست يك نفر به نام سرزومه است كه زير نظر سرپرستان رده بالاتر خود انجام وظيفه مي كند. زومه آخرين تقسيمات در رده بندي كردهاي جلالي است كه به طور متوسط درهرزومه 9 خانوار زندگي ميكنند وهرخانوار داراي حدود 135 رأسدام است. كردان فارس كردان فارس نامي است كه جغرافيدانان قديم (سدههاي پيشين) به عشاير فارس داده اند ومنشأ اين نام اين است كه در سال شانزدهم هجري قمري وقتي عربها جلگه هاي جنوبي عراق كنوني را تخسير كردند و باز هم پيشروي كردند، هنگام عبور به سمت شرق ايران كردهاي كوچنده را در سياه چادرهايي مي ديدند و وقتي به فارس رسيدند ديدند عشاير اين منطقه نيز در سياه چادرهايي اين چنين زندگي مي كنند. به همين علت آنان را كردان فارس ناميدند و هر كه در اين سياه چادرها زندگي مي كرد كرد خواندند. ايلات فارس مساحت منطقهي فارس (استان فارس به علاوه قسمت هايي
فروشگاه فایل کیا؛
منبع جامع انواع فایل...
چنانچه فایل مد نظرشما در بین فایل های بارگذاری شده در سایت موجود نبود،می توانید از طریق دایرکت پیج اینستاگرام@kiyafile.ir سفارش دهید.